۵ مرحله نیکولا تسلا برای شناخت خدا
نیکولا تسلا نابغه ای بود که دنیا رو با اختراعاتش متحول کرد. بسیاری از افراد همچون ادیسون به هوش و ذکاوت او حسادت میکردن.
آیا میدونستین که تسلا، باورهای خاصی درمورد خدا، روح و جهان هستی داشت؟
امروز به دنیای عرفانی و الهی تسلا سفر میکنیم. با من تا انتها همراه باشید و از با لایک از کانال حمایت کنین.
لینک ویدیوی این مطلب در یوتیوب
اگه میخواین رازهای جهان رو بفهمین، باید به انرژی، فرکانس و ارتعاش فکر کنین.
این جمله مشهور تسلاست که شامل درک خدا هم میشه.
تسلا باور داشت که خدا به شکل کلاسیکش وجود نداره. یعنی یک مرد مهربان در آسمان.
اون به نوعی از هوش کیهانی باور داشت که در تمام هستی جاریه.
تسلا معتقد بود که انرژی از بین نمیره، بلکه منتقل میشه. پس انسان هم از بین نمیره.
اما وقتی عمر کسی به پایان میرسه ما میبینیم که اون از بین میره و دیگه نیست.
پس برای اینکه پایستگی انرژی نقض نشه باید زندگی اون فرد بعد از مرگ به شکل دیگه ای ادامه پیدا کنه.
پس به این جمله میرسیم که روح انسان، بخشی از انرژی کیهانیست و مرگ تنها یک انتقاله، نه پایان.
اما در مقایسه با نیکولا تسلا، ادیسون کاملا علمی و بدون باورهای عرفانی بود.
اون یک مادی گرا بود، هرچند که به علت سودجو بودن یک بار تصمیم گرفت تلفن ارواح رو بسازه و صدای ارواح رو برای مشتریان ضبط کنه.
تسلا دیدگاه جالبی هم در زمینه الهامات داشت که بهش خیلی کمک میکرد.
تسلا معتقد بود جهان هوشمنده و میشه ارتباط ذهنی باهاش برقرار کرد. در نتیجه به الهام اعتقاد داشت.
اون خیلی اوقات سعی میکرد راه حل مشکلات و چالش های علمی رو از طریق الهام، پیدا کنه و موفق هم بود.
لئوناردو داوینچی و نیوتن هم در این زمینه شبیه نیکولا تسلا فکر میکردند.
اونا هم موفق شده بودند از طریق الهامات، کشفیاتی علمی رو انجام بدن.
شنیده بودین که تسلا قبل از اختراعاتش اونا رو در ذهنش میدید؟
نیکولا تسلا قدرت تجسم بسیار قدرتمندی داشت. این قدرت تجسم نه تنها در تحقق ایده هاش موثر بود بلکه باعث میشد چندان نیاز به طراحی اختراعاتش روی کاغذ و ساخت نمونه های آزمایشی نداشته باشه.
اون در ذهنش به خوبی یک ایده یا اختراع جدید رو با تمام جزئیاتش تجسم میکرد و متوجه میشد که به درستی کار میکنه یا نه.
این قابلیت باعث میشد که برخلاف ادیسون و سایر رقبا، با آزمون و خطا جلو نره و لازم نباشه هرچیزی رو آزمایش کنه، در نتیجه به طرز فوق العاده ای در وقتش صرفه جویی میشد.
بارها در مورد اهمیت تجسم بهتون گفتم و ویدیوی آموزشی هم براش ساختم. در این ویدیو متوجه شدین که تجسم چقدر میتونه مفید باشه.
نیکولا تسلا عادت دیگه ای هم داشت که شاید براتون جالب باشه
اون شب ها با کائنات صحبت میکرد و گفته بود که ذهنش یک گیرنده س. در کیهان منبعی از دانش و آگاهی وجود داره که اگه ذهن آماده دریافت باشه میتونه به صورت الهام، دانش و آگاهی رو دریافت کنه.
شبیه چیزی که در ویدیوی آکاشیک گفتم.
اما برگردیم به دیدگاه تسلا در مورد خدا
بسیاری از دانشمندان و نوابغ مانند آلبرت اینشتین، لئوناردو داوینچی و ایلان ماسک، باور به خدای کلاسیک ندارن. اونا خود کائنات رو دارای انرژی و آگاهی میدونن و معتقدن که ذات کل هستی، همون خداست.
تسلا میگفت جهان براساس قوانین ریاضی و فیزیک بسیار پیچیده کار میکنه و این نظم و هماهنگی در هستی نمیتونه بدون علت باشه.
اما به جای اینکه خدا رو جدا از هستی بدونه در خود هستی و ذات هستی میدونست.
به عقیده اون، درک قوانین هستی میتونه انسان رو به درک عمیق تری از خدا برسونه.
نیکولا تسلا ۵ مرحله برای خداشناسی قائل بود:
مرحله اول نیروی واحد کیهانی: خدا کل جهان هستی رو در برمیگیره و یک موجودیت جداگونه نیست.
مرحله دوم نظم و قوانین: جهان براساس قوانین دقیق ریاضی و فیزیک که بسیار پیچیده هستن کار میکنه و این نظم الهیست.
مرحله سوم: وابستگی اجزا بهم: همه چیز در جهان هستی بهم مرتبطه و هیچ جزئی جدا از دیگری نیست. هر عضوی که برای دیگری مشکل و گرفتاری ایجاد کنه خودش هم گرفتار میشه و هر جزئی که بخواد از کل خودشو جدا کنه، دچار آسیب و زیان میشه.
مرحله چهارم: درک قوانین و الهامات زمانی که سه مرحله قبلی رو درک کردین میتونین از سوی نیروی الهی کائنات، الهاماتی درست داشته باشین و در جهت بهبود زندگی خود و دیگران به کار بگیرین.
این باورها بدون هیچگونه زیاده گویی، به تنهایی یک مکتب و دانشگاه برای همه انسانها میتونه باشه.
قطعا برای خود تسلا نتیجه بخش بوده و خیلی ها کم و بیش تجربیات مثبتی در این رابطه داشتن.
خیلی ها دوست دارن فردی رو پیدا کنن که اون فرد خدا رو اونطور که هست دیده باشه یا درک کرده باشه و هیچ پرسشی رو بی پاسخ نذاره، و در این مسیر به افراد زیادی دل میبندن. اما منطقی تر اینه که بپذیریم، خدا فراتر از درک هر انسانیه.
هرکسی به تناسب درک و فهم و توانایی خودش، میتونه درکی از خدا پیدا کنه و به اشتراک گذاری این تجربیات میتونه به رشد جمعی انسانها کمک قابل توجهی کنه.
فعلا خدانگهدار همگی