آموزش روشن بینی و تقویت قدرت پیشگویی
این آموزش تقویت روشن بینی و پیشگویی هست. در این مطلب به شما نکات ارزشمندی بر اساس تعالیم و تجربیات ایمان صدیقی گفته خواهد شد.
در طول تاریخ همیشه عده ای وجود داشته اند که از برخی حوادث پنهان مربوط به گذشته یا آینده با خبر شده اند. حتی گاهی یک نفر از اتفاقی که در همان لحظه در جای دیگری در حال وقوع بوده باخبر شده.
در برخی فرهنگ ها مردم از چنین افرادی وحشت میکرده اند و تصور میکردند که آنها با نوعی نیروی شیطانی در ارتباطند و در برخی دیگر برای چنین افرادی احترام زیادی قائل میشدند.
قبلا به این نکته اشاره کردم که هیچ کسی از تک تک وقایع آینده باخبر نیست. اما اکثر افراد هر ازگاهی تجربیات این چنینی به صورت غیرارادی داشته اند. برخی زیاد و برخی کم. و قبلا در مورد تجربیات خودم در ویدیوی دیگری صحبت کردم.
حالا ما میخواهیم با یک سری روشها و تمرینات این حس را تقویت کرده و میزان روشن بینی ها و پیشگویی ها را افزایش بدهیم.
ادگار کیسی کسی بود که میتوانست در حالت خلسه و یا خواب، اطلاعاتی از گذشته یا آنچه نمیدانست بدست بیاورد. او به کشف تمدن های باستانی کمک زیادی کرد.
تئوری ها و بررسی این پدیده
به نظر میرسد زمانی که شما موفق به انجام این کار میشوید از بعد زمانی فراتر میروید. این کار معمولا در زمانیکه در آرامش فکری هستید رخ میدهد اما گاهی هم ممکن است اینگونه نباشد بنابراین شما باید همیشه آماده دریافت الهامات باشید.
امواج رادیویی را در نظر بگیرید. در کنار شما هزاران موج رادیویی وجود دارد. همه آنها در حرکت هستند اما تا زمانی که یک گیرنده رادیویی نداشته باشید و آن را روشن نکنید از محتوای پیام ها باخبر نخواهید شد.
بنابراین مهم ترین اصل توجه کردن به این پدیده است. آنهایی که به این موضوع باور ندارند ممکن است خیلی کم چنین چیزهایی را تجربه کنند و آن را به شانس و تصادف نسبت بدهند یا اینکه اصلا تجربه ای نداشته باشند.
شما در اولین قدم باید با ایمان و باور کامل شروع به انجام تمرینات کنید و هر لحظه آماده دریافت الهامات باشید.
برخی میگویند این جهان، مثل نت های موسیقی یک سری ارتعاشات خاص دارد و شما باید آنقدر حساس شوید که اینها را بشنوید یا حس کنید.
نحوه زندگی تاثیر زیادی بر رشد این مهارت دارد. پیشگویان بزرگ از نظر روحی و روانی متفاوت بوده اند.
در طول تاریخ به دفعات ز یادی رخ داده است که گاهی یک اتفاق یا حادثه مهم رخ داده و شخص را از نظر روحی و ذهنی دگرگون کرده است. از آن پس، آن شخص تجربیات ماورایی و روشن بینی های متعددی داشته است.
بعد از جنگ های جهانی، بسیاری از افراد توانایی های این چنینی بدست آوردند که این فرضیه را مقبول تر نشان داد.
به چه شکل روشن بینی را تمرین کنیم؟
تمریناتی که من در ویدیوهای آموزشی ارائه میکنم مکمل هم هستند و شما را از هر حیث تقویت میکنند. چون من میدانم که برای پیشرفت های بزرگ نباید خیلی عادی باشید، پس در اکثر آموزش ها تمرین یا تمریناتی ارائه میشود که به صورت کلی نیز شما را قدری متفاوت تر از قبل میکند.
بسیاری از افراد که در این زمینه فعالیت می کنند از روش هایی مانند گوی کریستال یا کارت ها برای پیشگویی یا غیب گویی استفاده میکنند. اما باید بدانید که اگر شما بدون این وسایل، هیچ توانایی در این زمینه نداشته باشید با آنها هم پیشرفت خاصی نخواهید کرد.
بنابراین در این آموزش که اولین آموزش محسوب میشود ابتدا به تمرینات پایه ای پرداخته ایم و بعدا روش های مختلف هم آموزش خواهیم داد.
رویابینی به عنوان یک مهارت جانبی میتواند در تمرین و تقویت روشن بینی و پیشگویی مناسب باشد.
اصل بی طرفی
نکته بسیار مهم که در کل روند باید انجام بدهید این است که الهامات خود را ثبت کنید و نگذارید فیلتر عقل و خودآگاه آن را تغییر بدهد. اگر برای موضوعی به خصوص میخواهید روشن بینی داشته باشید یعنی نمیخواهید به صورت کلی یک سری الهامات داشته باشید و میخواهید روی موضوعی متمرکز شوید و الهامات هدفمند داشته باشید، اصل مهم بی طرفی است. نباید تحلیل کنید و نظر شخصی بدهید.
مثلا من میخواهم در مورد شخص ایکس الهامات داشته باشم تا بفهمم چطور آدمی است. اگر از قبل، خودم آن را تحلیل کنم و مثلا بگویم چون فلان رفتار را از او دیده ام پس آدم بدی است، حالا این دیدگاه در آنچه به صورت رویا و یا حتی نوع دیگر به من الهام شود ممکن است دخالت کند و نوعی الهام غلط را سبب شود.
اگر دقت کنید گاهی افراد ظالمی بوده اند که مثلا شبیه هیتلر جنایاتی کرده اند، اما از میان آنهایی که به این گونه افراد ایمان قلبی داشته اند، برخی الهاماتی هم داشته اند. مثلا یک نفر آن شخص را به صورت منجی یا یک فرد خوب در خوابش دیده است. سپس ایمانش نسبت به آن فرد ظالم تقویت شده و گفته است که قطعا آن فرد، آدم درست و خوبی است، چون الهاماتِ من هم آن را تایید کرده است. در صورتی که در واقعیت اینطور نبوده است.
پس چه چیزی باعث الهامات اشتباه شد؟
برداشت ذهنی و پیش داوری هایی که از قبل روی آن موضوع وجود داشته است.
من احساس میکنم اکثر شما هم به دنبال الهامات هدفمند هستید و نمیخواهید مانند سیلویا براون از هرچیزی الهاماتی داشته باشید و در یک کتاب آنها را منتشر کنید. پس دقت کنید که برای هدفتان فقط اطلاعات مختلف را دریافت کنید اما نتیجه گیری و قضاوت نکنید و آن را به عهده الهامات بگذارید.
نکته های مهم:
هشداری که باید به شما بدهم این است که پیشگویی را با حدس زدن اشتباه نگیرید. در تمرینات حدس نزنید و نتیجه گیری هم نکنید. فقط مثل یک گیرنده، آماده دریافت الهامات باشید.
در پیشگویی نیازی به فکر کردن نداریم. فقط گاهی نیاز به آرامش و مراقبه داریم. گاهی نیاز به محرک داریم و گاهی هم لازم نیست کار خاصی انجام بدهیم.
اگر میخواهید در این زمینه تمرین کنید، همیشه چیزی برای ثبت الهامات خود نزدیکتان داشته باشید.
نوشتن الهامات باعث میشود بتوانید روند پیشرفت خود را بررسی کنید و بفهمید به مرور زمان آیا تعداد الهامات شما بیشتر شده است یا کمتر. چه تعداد از آنها درست بوده و اکثر آنها مربوط به چه بازه زمانی بوده اند؟ یا مربوط به چه موضوعی بوده اند؟
چند توصیه برای تقویت روشن بینی و پیشگویی:
- گوش دادن به موسیقی های خاص که روی شما تاثیر میگذارند.
- نقاشی کردن و نویسندگی
- دیدن فیلم های خاص و سورئال
- سفر به مناطق متفاوت و قرار گرفتن در طبیعت بکر
آیا می توان در هر زمینه ای الهامات داشت؟ مثلا موضوعاتی تخصصی؟
بله، برخی کشفیات علمی و اختراعات به صورت الهام برای دانشمندان رخ داده است.
من نیز تجربه جالبی دارم.
چندین سال پیش یک کتاب علمی نوشتم به نام اثر آیندگان که چند مطلب بسیار علمی در آن گفته شده که در حقیقت به من الهام شده بودند. مثلا به من الهام شد که زمان در گذشته سریع تر سپری میشده است و با گذشت زمان، سرعت گذر زمان کم شده است. مثلا زمان دایناسورها یا صدها هزار سال پیش، طول روز و شب کوتاه تر بوده و مثلا طول روز یا یک سال کمتر از اکنون بوده است. و باز هم زمان کندتر میشود. چون بیگ بنگ با گذشت زمان تضعیف میشود و گذر زمان وابسته به بیگ بنگ است.
من در این مورد هیچ مطالعه ای نکرده بودم و این به من الهام شد و من هم آنرا نوشتم و در موردش فکر کردم و توضیحات بیشتری توانستم برایش ارائه کنم.
چندسال بعد باخبر شدم که از نظر علمی این موضوع توسط دانشمندان تایید شد. نمیدانم که آنها زودتر این کشف را کردن یا من، ولی مطمئنم که من چیزی در اینباره نمیدانستم و به صورت یک الهام آن را دریافت کردم و وقتی آن را دریافت کردم خیلی هیجان زده شدم.
دقت کنید چیزی که میگویم با گذر زمان در یک نسل فرق میکنه. اینکه شما احساس میکنید قبلا زمان کندتر میگذشت و حالا سریع تر موضوع دیگریست و مربوط به کاهش درک جزئیات و خاطره سازی در سنین بالاست. هرچقدر سن بیشتر میشود مغز تعداد فریم های کمتری از محیط دریافت میکند و پردازش میکند درنتیجه انگار زمان برایش سریع تر و کم هیجان تر میگذرد. اما چیزی که من و دانشمندان میگوییم در یک یا چند نسل خودش را نشان نمیدهد و مربوط به بازه زمانی وسیع تر و کل کائنات است.
حالا به سراغ تمرینات میرویم، تمرینات اگرچه ساده هستند اما موثرند. اگر شما قبلا این تمرینات را انجام داده اید، منتظر آموزش های حرفه ای تر که منتشر خواهد شد باشید.
تمرین اول روشن بینی:
اگر برای شما مقدور است که ماه را ببینید. زمانی که ماه کامل است حتما برای حدودا ۱۵ الی ۲۰ دقیقه به ماه نگاه کنید. به آرامی نفس بکشید و تصور کنید که روزی روی سطح ماه بوده اید و اکنون به زمین آمده اید.
اگر بتوانید این تمرین را از روی یک بلندی مانند پشت بام خانه انجام بدهید خیلی بهتر است.
سپس تصور کنید که از زمین بلند میشوید و به سوی ماه کشیده میشوید. شما باید در این تمرین حسی را از ماه دریافت کنید.
تمرین دوم روشن بینی:
یک کتاب داستان یا رمان انتخاب کنید. هر شب فقط یک صفحه از آن را بخوانید. دقت کنید که هرچقدر هم کنجکاو شدید نباید به صفحات بعد نگاه کنید و فقط باید یک صفحه را بخوانید حتی اگر جمله ای ناقص بماند.
این تمرین را تا زمانی که کتاب تمام شود ادامه بدهید.
تمرین سوم روشن بینی:
یک خیابان که قبلا از آن عبور نکرده اید یا خیلی کم از آن عبور کرده اید را انتخاب کنید. یک بار از آن عبور کنید و با دقت به همه چیز نگاه کنید. میتوانید پیاده یا با ماشین باشید اما پیاده بهتر است.
وقتی به خانه رسیدید، در مورد هرچیزی که در آن خیابان وجود داشت بنویسید. مثلا نوع درخت ها، نوع مغازه ها، تابلوها و سایر چیزهای ثابت. یعنی چیزهایی که در روزهای بعد هم هستند.
صفحه را به دو بخش تقسیم کنید. در بخش اول چیزهایی که کاملا مطمئن هستید را بنویسید و در بخش دوم چیزهایی که شک دارید را بنویسید.
حالا بار دیگر به آن خیابان بروید و چیزهایی که در قسمت دوم نوشته اید را بررسی کنید و ببینید کدام یک را درست گفته اید.
این تمرین را می توان ماهی یک یا دو بار انجام داد.
تمرینات اضافه:
بعد از اینکه تمریناتی که گفته شد را انجام دادید بهتر است الهامات هدفمند را شروع کنید. اگر موضوع خاصی مدنظرتان نیست میتوانید چیزی مثل مسابقات ورزشی خصوصا فوتبال را انتخاب کنید. این مسابقات چون به دفعات زیاد رخ میدهند تعداد تمرینات شما هم زیاد خواهد بود.
اگر به تیم خاصی علاقه دارید یا اطلاعات خوبی از فوتبال دارید باید مراقب باشید تا علاقه یا دانش شما روی الهامات شما تاثیر نگذارند.
بهتر است تیم هایی را انتخاب کنید که نمیدانید در یک مسابقه برنده خواهند شد یا بازنده و یا اینکه اگر در مورد آنها هم میتوانید حدس های معقول بزنید، پس یک رشته ورزشی دیگر را انتخاب کنید.
هدف ما این است که شما پیشبینی نکنید بلکه آماده دریافت الهامات باشید.
خب حالا وقتی نوع مسابقه را انتخاب کردید، یک روز قبل از شروع مسابقه به مدت حدودا نیم ساعت یک مراقبه ساده را انجام بدهید تا ذهنتان آرام شود و در انتهای زمان مراقبه به هر دو تیم که باهم مسابقه دارند فکر کنید. هر دو را تجسم کنید که در حال انجام بازی هستند.
دقایقی را به این کار اختصاص بدهید و در آخر فورا و بدون هیچ فکری اعلام کنید که کدام تیم برنده میشود و یا نتیجه بازی چه میشود و آن را روی کاغذ هم یادداشت کنید.
به جای مراقبه از تکنیک سکوت ذهن هم میتوانید برای خالی کردن ذهن استفاده کنید تا سریع تر تمرین را انجام بدهید اما در روزهای اول بهتر است با مراقبه این کار را انجام بدهید و بعدها از تکنیک سکوت ذهن استفاده کنید.
در مرحله بعدی، هنگام شب، قبل از خواب هم به هر دو تیم فکر کنید و تجسم کنید که در حال بازی هستند و با همین نیت به خواب بروید. تمرینات رویابینی در اینجا میتواند به شما کمک کند.
اگر در خواب الهامی داشتید یادداشت کنید و اگر نداشتید هم اشکالی ندارد.
روز بعد نتیجه مسابقه را بررسی کنید و ببینید که آیا درست گفته اید یا نه. این کار را باید به دفعات زیاد انجام بدهید تا ذهن شما نسبت به این مساله شرطی شود و عادت به فعالیت در این جور موقعیت ها کند.
همانطور که گفتم در ابتدای کار نتیجه مهم نیست بلکه میخواهیم ذهن شما آماده دریافت الهامات شود.
نکات و تمرینات پیشرفته:
حالا اگر موضوع مشخصی را در نظر داشتید. برای همان منظور مراقبه روزانه و تجسم قبل از خواب را انجام بدهید.
بهتر است موضوع شما چیزی باشد که به دفعات رخ بدهد و قابل تکرار باشد. چون شما در مرحله تمرین هستید اما اگر چیزی هست که تکرار شدنی نیست مثلا میخواهید بدانید ثروتمند میشوید یا خیر.
این نوع هدف را به نظر من نگه دارید برای پایان تمرینات و برای زمانی که آماده تر باشید. بنابراین یک موضوع تکرار پذیر را انتخاب کنید و براساس آن تمرین کنید.
زمانی که تمرینات شما تمام شد، میتوانید سراغ موضوعات مهم و غیر قابل تکرار بروید. البته برای اینکه همیشه آماده باشید و رو به پیشرفت باشید بهتر است هر از گاهی برخی تمرینات را همچنان انجام بدهید.
حالا اگر موضوع مورد نظر شما برایتان خیلی مهم بود و روی آن داوری داشتید چه؟ مثلا میخواهید بدانید نتیجه رای دادگاهی که برعلیه شماست چه خواهد شد یا اینکه به کشور شما حمله خواهد شد یا خیر؟
در اینصورت شما باید هر روز تمرین مراقبه و تجسم قبل از خواب را انجام بدهید با این هدف که بی طرف هستید و باید سعی کنید ذهنتان را از جانبداری رها و خالی کنید. بنابراین نکته مهم در این تمرین، همین کار است. تمرین برای بی طرفی، حداقل در زمان مراقبه.
همانطور که در انتهای ویدیوی رویابینی گفتم برای داشتن الهامات هم میتوان از برخی داروهای گیاهی استفاده کرد. اما توجه کنید که بهتر است قبل از آن مدتی تمرین کرده باشید و توانایی خود را تقویت کرده باشید و اینکه مقدار مصرف دارو باید کم باشد چون اگر زیاد باشد ممکن است شما را دچار توهم غلط کند.
هر سوالی که داشتید در بخش کامنت های کانال یوتیوب اسرار ماورا بپرسید.