درک ابعاد بالاتر و درک خدا از نظر علمی
درود به همه، ایمان صدیقی هستم. امروز کشفیات جالبی رو میخوام در مورد موجوداتی از ابعاد بالاتر و درک وجود خدا بگم.
ممکنه بخش ابتدایی این صحبت برای بعضی ها تکراری باشه، حدودا ۱۱ سال پیش مطلبی هم در اینباره در وبلاگم منتشر کرده بودم و قسمتی از کتابمم هست، اما این مقدمه ای برای چیزهاییه که میخوام بگم، بنابراین صبور باشین تا به قسمت مهم مبحث برسیم.
ما موجوداتی سه بعدی هستیم. اما این یعنی چی؟
یعنی ما جسمی سه بعدی داریم که شامل طول و عرض و ارتفاس و در فضایی سه بعدی هم زندگی میکنیم، که اونم شامل طول و عرض و ارتفاع هستش، البته ممکنه دنیایی که داخلش هستیم ابعاد بیشتری داشته باشه و ما فقط سه بعدشو درک کنیم، خودِ ما هم ممکنه به نوعی ابعاد بیشتری داشته باشیم که در ادامه اینا رو توضیح میدم.
بیایید از یک بعد شروع کنیم.
یک بعدی میشه یک خط که موجود یک بعدی که در دنیای یک بعدی قرار داره، این موجود فقط به سمت جلو یا عقب میتونه حرکت کنه و چپ و راست براش معنی نداره.
اونایی که ریاضی خوندن میدونن که این موجود فقط در محور افقی یا X میتونه حرکت کنه.
این موجود نمیتونه اجسام دوبعدی مثل دایره یا مربع رو درک کنه و اجسام سه بعدی مثل کره یا مکعب رو دیگه اصلا نمیتونه درک کنه.
در صورتی که این اشکال با دنیای یک بعدی این موجود تداخلی پیدا کنن، همه اونا رو به صورت یه نقطه میبینه.
حالا موجود دوبعدی میشه چی؟
میشه موجودی که در صفحه قرار داره، مثل یه صفحه کاغذ و میتونه به چپ و راست حرکت کنه، میتونه مسیر دایره ای یا زیگزاگی رو طی کنه اما درکی از ارتفاع نداره. یعنی در محور x و y حرکت میکنه و محور z رو نمیتونه درک کنه و دنیاشم دو بعدیه.
این موجود میتونه دایره، مربع، مثلث و هر شکل دوبعدی رو درک کنه اما نمیتونه بفهمه کره یا مکعب یا هرم چیه؟
اگه یه چیز سه بعدی وارد دنیاش بشه، اونو نمیتونه به صورت کامل ببینه و درک کنه.
مثلا اگه یه کره وارد دنیای این موجود بشه، اونو به صورت دایره میبینه، اگه یه مکعب وارد دنیای این موجود بشه، اونو به شکل مربع میبینه، یه هرم هم به شکل مربع میبینه.
اگه یه کره از بالا، کم کم پایین بیاد، وارد صفحه بشه و ازش خارج بشه، میدونید برای موجود دو بعدی که در حال دیدن این اتفاقه، چه اتفاقی میافته؟
اون خیلی حیرت میکنه و فکر میکنه یه دایره یهو ظاهر شده و کم کم بزرگ شده و بعد دوباره کم کم کوچیک شده و در نهایت غیب شده.
چون ارتفاع رو نمیتونه درک کنه.
برای یه موجود دوبعدی ، این کار نوعی کار ماورایی حساب میشه چون اون نمیتونه خودشو کوچیک یا بزرگ کنه.
اما برای یه موجود سه بعدی کار ماورایی محسوب نمیشه، کار خاصی نکرده فقط در طول محور y حرکت کرده.
یه موجود سه بعدی برتری هایی نسبت به موجود دوبعدی داره. مثلا میتون بپره. کاری که ماهم میتونیم انجامش بدیم چون سه بعدی هستیم.
کار سختی هم نیست، ماورایی هم نیست. اما اگه یه موجود سه بعدی از نقطه اول در فضای دوبعدی، بپره روی نقطه دوم، خودش کار خاصی نکرده و قوانین جهانو نشکونده. دقت کنین ، این موجود قوانین فیزیک و دنیای مادیو نشکونده.
اما موجود دو بعدی چی میبینه؟
میبینه این موجود در نقطه اول ناپدید شد و در نقطه دوم ظاهر شد!
پس تونسته غیب بشه و ظاهر بشه، تونسته تله پورت کنه. از دید موجود دوبعدی، این یک اتفاق ماورایی بوده. اما موجود سه بعدی، کار ماورایی نکرده، فقط پرشی انجام داده.
موجود دو بعدی اگه برای خودش حریمی درست کنه، یعنی دور تا دورش حصاری درست کنه که بقیه موجودهای دو بعدی نبیننش، اما موجود سه بعدی مثل ما به راحتی میبینش و هیچ چیزی رو نمیتونه از ما مخفی کنه.
الان کم کم قدرتِ موجودات ابعاد بالاتر و خدا رو میتونین درک کنین.
اگه ما نوری به دنیای این موجود دو بعدی بتابونیم، دنیاش روشن میشه، اما هرگز نمیتونه بفهمه که چطور این اتفاق افتاده و نور از کجا اومده. چون ارتفاع رو نمیتونه درک کنه. پس هرگز نمیتونه منبع نور رو ببینه.
پس ما هم نمیتونیم خدا رو ببینیم یا کامل درکش کنیم، اما میتونیم از روی تاثیری که روی دنیامون میذاره، بهش پی ببریم و درکش کنیم.
تمام چیزهایی که گفتم رو برای خودمون که موجودی سه بعدی هستیم در نظر بگیرین، ما میتونیم چیزی رو از دید هم نوعانمون که سه بعدی هستن مخفی کنیم، اما نمیتونیم از دید ابعاد بالاتر یا خدا مخفی کنیم.
برای ما پریدن یه کار عادی بود ولی همین کار در دنیای دو بعدی، نوعی غیب شدن و تله پورت محسوب میشد.
برای ما هم برخی چیزها غیرقابل درکه یا ماورالطبیعه به نظر میرسه اما برای موجوداتی با ابعاد بالاتر میتونه کار ساده ای و درواقع قوانین فیزیک براش نقض نشده باشه.
در ابتدای بحث گفتم نکته ای در مورد دنیای ما و خود ما وجود داره.
این نکته اینه که در حالت اول، دنیای ما بیشتر از سه بعد میتونه داشته باشه و برای ما قابل درک نباشه، یعنی ما موجوداتی سه بعدی باشیم که نتونیم این دنیا رو به طور کامل درک کنیم.
همونطور که اگه یه موجود دو بعدی که توی صفحه زندگی میکرده، بیاد داخل یه محیط سه بعدی، بازم همون حرکت در دو بعد خودش رو انجام میده و هنوزم نمیفهمه در دنیایی هست که ارتفاع وجود داره.
حالت بعدی اینه که ما خودمون ممکنه موجوداتی با ابعاد بالاتر باشیم یعنی بالاتر از سه بعدی باشیم اما داخل دنیای سه بعدی به طور موقتی در این حیاتی که داریم، قرار گرفتیم و محدود شدیم، در نتیجه نمیتونیم آزادی عمل کاملی داشته باشیم و در شرایطی خاص بتونیم خود واقعیمون رو کشف کنیم و اونوقت با بقیه که هنوز سه بعدی هستن، تفاوت خواهیم کرد.
و حالت سوم اینه که تقریبا هردوی اینهاست. یعنی ما موجوداتی دارای ابعاد بالاتریم که در دنیایی فراتر از سه بعد هم هستیم، فقط باید اون ابعاد رو کشف کنیم.
مثل اولین تمدن هایی که کم کم شکل گرفتن و سطوح بیشتری از زمین رو کاوش کردن و قاره های جدید، معادن جدید و حیوانات جدید رو کشف کردن. البته حالت سوم، خیلی پیچیده میشه.
نکته:
در این جلسه، نکته ای درمورد قدرت های ماورایی گفتم. اینکه خیلی از مخالفین ماورا، معتقدن ماورالطبیعه چون در فیزیک و علم آزمایشگاهی قرار نمیگیره و مورد قبولش نیست، پس وجود نداره، و خیلی ها سر این بحث میکنن که چون خارج از علم هست دلیل بر نبودش نیست، حتما لازم نیست چیزی در علم و جهان فیزیک بگنجه تا واقعی باشه.
بحث های زیادی هم بین اساتید مختلف هست بر سر اینکه آیا ماورا و متافیزیک علمه یا نه، اما من میخوام بگم که اصلا ممکنه جزو علم و فیزیک باشه، همانطور که موجود سه بعدی وقتی از نقطه اول به نقطه دوم پرید، کاری ضد علم یا فرامادی، انجام نداد، فیزیک برای پرشی که انجام داد فرمول داره، اما از دید موجود دوبعدی فرامادی بود و موجود دوبعدی برای اون حرکت هیچ فرمول فیزیکی نداره.
در واقع موجود دوبعدی به علت محدودیت هایی که داره نمیتونه حقیقت رو درک کنه، اما حقیقت، جزو همون عالم طبیعت و دنیای علم هست.
محدودیت در قدرت های ماورایی:
من سر نخ هایی از این عقیده هم کشف کردم. مثلا متوجه شدم که در اکثر مسائل ماورایی، محدودیت هایی هم هست. یعنی برخلاف انتظار مردم که فکر میکنن در ماورا هیچ محدودیتی نیست و فردی که به قدرت میرسه دیگه میتونه هرکاری کنه، من فهمیدم که محدودیت هایی هست.
حالا دوباره به مثال موجود سه بعدی که میپره و موجود دوبعدی که فکر میکنه تله پورت کرده دقت کنین.
موجود سه بعدی در پریدن، محدودیت داره، نمیتونه چندکیلومتر بپره. مثلا یک متر یا دومتر میپره.
حالا موجود دوبعدی وقتی این تله پورت رو میبینه براش سوال ایجاد میشه که چرا محدودیت در اجرای این کار ماورایی وجود داره؟
چرا اگه فاصله دو نقطه زیاد باشه، این موجود سه بعدی نمیتونه تله پورت کنه و برای فاصله های نزدیک انجامش میده؟
و احتمالا برای موجود سه بعدی توصیه هایی هم تجویز میکنه، مثلا میگه داداش بیشتر مدیتیشن کن یا فلان دعا رو بخون تا فواصل بیشتر هم بتونی تله پورت کنی. ولی در اصل اینا تاثیری در کار اون موجود سه بعدی نداره چون اون طبق قوانین فیزیک، تا یه حدی میتونه بپره.
الان متوجه دو نکته شدین، یکی اینکه در توانایی های ماورایی محدودیت هست دوم اینکه محدودیت، زمانی معنی میده که در عالم مادی و فیزیکی باشه، پس ماورالطبیعه خارج از چهارچوب فیزیک و علم نیست، به خاطر همین هم محدودیت داره.
فقط موضوع اینه که دانشمندان به علت محدودیت هاشون، علم رو هنوز کامل نکردن و نمیتونن ارتباط بین یک رویدادماورایی مثل پیشگویی آینده، با موضوع علم و فیزیک رو متوجه بشن.
در واقع علم فیزیک موجودات سه بعدی ناقص تر از علم فیزیک موجودات چهار بعدی و بالاتره.
مثل علم فیزیکِ موجود دوبعدی که توش ارتفاع وجود نداره، درنتیجه پریدن میشه یه رویداد ماورایی غیر قابل بررسی توسط علم اونا.
هر سوالی که دارین در کانال یوتیوب اسرار ماورا بپرسین.