سوال کردن از ضمیر برتر یا ضمیر ناخودآگاه
در ضمیر ناخودآگاه اطلاعات عظیمی نهفته که دسترسی به این منبع میتونه راه حل بسیاری از مسائل باشه. این آموزش ارتباط با ضمیر ناخودآگاه یا ضمیر پنهانه.
هر فیلمی که دیدید، هر صحبتی که شنیدید و هر مطلبی که چشمتون بهش خورده وارد ناخودآگاه شما شده. ظرفیت ناخوداگاه شما از ظرفیت کل کامپیوترهای جهان بیشتره.
حتی بیشتر مواقع، شما خودتون مستقیما اطلاعاتی رو وارد ناخودآگاهتون نکردین ولی این اطلاعات وارد شده. مثلا داخل رستوران بودید و افرادی دورتر از شما داشتن در مورد موضوعی صحبت میکردن، صدای اونا برای شما ضعیف بوده و حواستون هم به اونا نبوده، مثلا داشتین با کسی صحبت میکردین، اما چیزهایی که اونا گفتن وارد ناخودآگاه شما شده.
پس در واقع شما به یه منبع بسیار عظیم از اطلاعات و حتی دانش ها مجهز هستین، فقط مشکل اینه که اکثر مردم نمیتونن به صورت ارادی و کاربردی به ناخودآگاهشون دسترسی داشته باشن.
اگه میخواین چیزی رو به ضمیر ناخودآگاه تون تلقین کنین یا اونو برنامه ریزی کنین، باید از خودهیپنوتیزم یا مراقبه آلفا استفاده کنین. با این روش ها به حالت خلسه یا آلفا وارد میشین و بعد تلقینات رو طبق آموزش اصول تلقینات انجام بدین.
در این آموزش من نمیخوام در این مورد صحبت کنم بلکه میخوام در مورد اینکه چطور از ضمیر ناخودآگاهتون سوال کنین و جواب بگیرین صحبت کنم.
روش های ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
یکی از روش های رایج برای این هدف، استفاده از پاندول یا آونگه که قبلا آموزش دادم. روش دیگه این هست که شما بی حرکت می ایستید و چشمانتون رو میبندید و بعد سوال مورد نظرتون رو به صورت ذهنی میپرسید، قبلش با خودتون شرط میکنید که اگه به هر سمتی از شمال ، جنوب ، شرق یا غرب متمایل شدید به چه معناست. بعد صبر میکنید تا ببینید بدنتون به چه سمتی کشیده میشه.
اما بسیاری از افراد با این مشکل روبرو هستن که میگن ما نسبت به بسیاری از سوالاتی که میخوایم بپرسیم بی طرف نیستیم و روی نتیجه ممکنه تاثیر بذاریم.
مثلا دلمون میخواد فلان تیم ببره و پاندول هم به همون سمتی که برد تیم مورد نظرمون ازش استنتاج میشه، حرکت خواهد کرد یا خودمون به اون سمت متمایل میشیم.
دو راه حل برای این مشکل وجود داره، اول اینکه در تمریناتتون قبل اینکه باتجربه و مسلط بشین، روی مواردی که درموردشون سوگیری ندارین کار کنین، یعنی اگه برای فهمیدن اینکه کدوم تیم فوتبال برنده میشه سوگیری دارین، برای مسابقات شنا یا شطرنج یا ورزش دیگه ای که سوگیری نداشته باشین تمرین کنین.
بعدا که حرفه ای تر شدین، سراغ موارد اصلی که نیازتون هستن برین اما برای انجامش به نحو صحیح، باید از روندی پیروی کنین که در این ویدیو آموزش خواهم داد.
راه حل دوم اینه که از روش هایی استفاده کنین که تاثیرگذاری مستقیم شما روی نتیجه کمتره، مثل تاروت و یی چینگ. من این کارو به ساده ترین شکل حتی با یه سکه هم انجام میدادم و تقریبا همیشه نتیجه درست رو نشون میداد.
پس اگه برای روش پاندول یا گوی کریستال با مشکل روبرو هستین و احساس میکنین ذهنتون بازیتون میده، ابتدا سراغ چنین روش هایی برین که دخالت ارادی شما در نتیجه کمتره.
بعضیا میگن که آیا میشه ما روش پاندول یا ایستادن یا هر روش دیگه ای رو انجام بدیم با این شرایط که تفسیرش رو ندونیم. یعنی مثلا نمیدونیم اگه پاندول در جهت عقربه های ساعت حرکت کرد یعنی چی، یا مثلا نمیدونیم که اگه فلان کارت تاروت بیرون اومد به چه معنی هستش. بعد بریم تفسیر رو نگاه کنیم.
در اینصورت چون ما نمیدونستیم که پاندول باید به چه سمتی حرکت کنه تا تیم مورد علاقه ما برنده بشه، پاسخ معتبره.
اما اینکار اشتباست و ایراد داره. شما زمانی پاسخ درست رو دریافت میکنین که تفسیر نتیجه رو بدونین. فقط باید جلوی دخالت ارادیِ خودتون رو بگیرین. اما اگه تفسیر نتیجه رو ندونین و روش رو انجام بدین، ناخودآگاه شما نمیدونه که چطور باید نتیجه رو به شما نشون بده و روش مورد نظر کارایی خودشو از دست میده.
در مورد ارتباط با ضمیر ناخودآگاه و سوال کردن ازش خیلی از اساتید میگن که مستقیما باهاش ارتباط برقرار کنین و ببینین برای شما چه حرفی یا چه تصویری رو ارائه میکنه. درواقع مثل یک دوست باهاش روبرو بشین. این کار به نظر من بسیار سخته و باید مرحله آخر باشه، حتی از گوی کریستال هم سخت تره.
اما روند کلی کار به چه شکله و به صورت قدم به قدم چه کار باید کنیم؟
قبل از ارتباط با ضمیر ناخودآگاه ابتدا باید خودتون رو ریلکس کنین. برای این کار میتونین مدیتیشن کنین یا به آهنگ آرامش بخشی گوش کنین. موردی که میتونه به بروز ضمیر ناخودآگاه کمک کنه، احساسی شدن هست، بنابراین میتونین به آهنگی گوش بدین که روتون تاثیر میذاره و احساسیتون میکنه. در این حالت ارتباط با ضمیر ناخودآگاه براتون آسون تر میشه.
اگه دقت کرده باشین خیلی از هنرمندا وقتی از مکان خاصی دیدن میکنن یا اتفاقی رخ میده که احساساتشون رو برانگیخته میکنه، بعدش الهاماتی دارن و ایده های جدید به ذهنشون خطور میکنه. دلیلش اینه که تحریک احساسات، ضمیر ناخوداگاه رو فعال میکنه.
پس به این نکته کاربردی و مهم توجه داشته باشین.
روند کار:
قبل از استفاده از روشی که برای ارتباط با ضمیر ناخوداگاهتون میخواین به کار بگیرین، باید احساساتتون رو تحریک کنین.
اگه از هیچ روش خاصی نمیخواین استفاده کنین و میخواین مستقیما به خود ضمیر ناخودآگاه کانکت بشین، درجایی قرار بگیرین که کسی مزاحمتون نشه و باید مقداری خودتون رو آروم کنین.
میتونین روی تنفستون تمرکز کنین.
به آهنگی گوش بدین یا صحنه ای از فیلمی که روتون خیلی تاثیر داره یا متنی که احساسات شما رو برانگیخته میکنه، انتخاب کنین و از این طریق خودتون رو احساسی کنین.
حتی اگه این موارد دم دستتون نباشه و تجسم قوی داشته باشین میتونین با فکر کردن به چیزهایی که احساسی تون میکنه، این کارو انجام بدین. مثلا کسی که آرزو داره خواننده بزرگی بشه، با فکر کردن به اینکه خواننده بزرگی شده و داره برای مردم اجرا میکنه، احتمالا احساساتش تحریک میشه.
بنابراین روش ها متنوع هستن و هرکدوم که براتون راحت تر و موثرتره انتخاب کنین و انجامش بدین.
بعد از این کار، بهتره چشمانتون رو ببندین و سوالتون رو به صورت ذهنی بپرسین، یا اگه خواسته ای دارین بگین.
لحظاتی رو در انتظار جواب بمونین، اگه جوابی دریافت کردین حتما یادداشتش کنین. چون ممکنه اولش جواب به نظرتون بی معنی یا بی ارزش باشه، اما بعدا که هی بهش نگاه کنین، متوجه میشین که یه ارتباطی با چیزی که میخواستین داره و میتونه به سمت هدف راهنمایی تون کنه. یا حتی دفعات بعدی میتونین برای پاسخ هایی که قبلا دریافت کردین این روش رو انجام بدین.
اگه هیچ پاسخی دریافت نکردین، ناامید نشین، کل این روند رو در زمان های دیگه هم تکرار کنین، مطمئن باشین به نتیجه میرسین.
اما برای اونایی که با این روش فورا به نتیجه نمیرسن، من توصیه میکنم که اول به سراغ روش های دیگه که ابتدای ویدیو توضیح دادم برن یا روش خودشون رو ابداع کنن.
مثلا شما با روشی که گفته شد، ابتدا خودتون رو کمی ریلکس و متمرکز روی سوالتون میکنین بعد احساساتتون رو تحریک میکنین،سپس با پرتاب یک سکه، به پاسخ سوالتون میرسین.
سکه باید روی زمین بیافته و قبلش روی هوا چندین بار چرخش داشته باشه. قبل از انداختن باخودتون شرط میکنین که هرکدوم از طرفین سکه که به سمت شما باشه چه معنی داره و بعدش این کارو انجام میدین.
یا مثلا از چند مهره یا یک کارت استفاده میکنین و میگین کارتی که از داخل دسته بیرون میاد، پاسخ سوالم هست. ابتدا با روشی مثل موسیقی، سخنرانی، فیلم یا تجسم، احساسات خودتون رو تحریک میکنین، سپس کارت ها رو باهم ترکیب کنین و همزمان روی سوالتون تمرکز کنین، در نهایت کارتی رو بیرون بکشین.
و بعد ببینین تفسیرش چیه، یا حتی میتونین قبلش خودتون تفسیر رو تعیین کنین، مثلا بگین فلان رنگ یعنی موفق نمیشم و فلان رنگ یعنی موفق میشم.
از روش پاندول هم استفاده کنین. روش ها بسیار متنوع هستن و نوع روش خیلی مهم نیست، مهم ارتباط برقرار کردن با ضمیر ناخوداگاه هستش. همانطور که ابتدای ویدیو گفتم، من چندین بار برای خواسته های مهمی که در زندگی داشتم، با یک سکه پاسخ درست رو گرفتم و بعدا دقیقا نتیجه همون شد.
حتی شما فال گرفتن یا استخاره با هرنوع کتابی رو میتونین طبق همین روش انجام بدین و به نتایج خوبی برسین. نکته مهمش احساسی شدن و برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه هستش.
خیلی از افراد بدون طی کردن این روند، فورا فال میگیرن یا کتابی رو باز میکنن و بعد میبینن که اکثر اوقات جواب درستی نمیگیرن و فکر میکنن که روش ایراد داره، اما در حقیقت نحوه انجام این کار به درستی توسط این افراد انجام نشده.
بعد از اینکه مدتی با این روش ها پیش رفتین، بعدش میتونین مستقیما با خود ضمیربرتر یا ضمیر ناخوداگاه روبرو بشین و ازش سوال کنین و مطمئنا اون زمان احتمال موفقیت شما بسیار بالاتر خواهد بود.
توصیه میکنم که هر هفته تعدادی سوال مشخص کنین و با روشی که گفته شد به دنبال پاسخ باشین، سوالها و پاسخ ها رو یادداشت کنین و ببینن که بعد از گذشت مدتی چقدر پیشرفت داشتین و چه تعداد از سوالها رو میتونین پاسخ بدین.