مشکل تنگی نفس و درمان آن با کمک هیپنوتیزم
مجلات، روزنامه ها و داروخانه ها از تبلیغ داروهایی که تضمین کرده اند تنگی نفس را درمان میکنند پرشده است به همین خاطر طبیعی است که مردم تنگی نفس را نوعی بیماری بدانند. بیمارانی که از تنگی نفس رنج میبرند و با اضطراب از دستگاه بخور استفاده میکنند کاربرد هیپنوتیزم در درمان تنگی نفس را غیرممکن می دانند.
لازم به ذکر است که در این مطلب تنگی نفس عصبی بیشتر مورد نظر است.
تنگی نفس اسپاسمی، چیزی به جز علائم اختلالات عصبی ریشه دار نیست.
تجربیات:
مردی به پزشک متخصص هیپنوتیزم مراجعه کرده و اظهار داشت که مدت ۱۷ سال از ناراحتی تنگی نفس رنج میبرد. پس از پرسش و مشاوره با پزشک و ترک مطب، سه هفته بعد نامه ای به پزشک معالج خود نوشت و گفت که از سه هفته پیش و بعد از جلسه مشاوره، دیگر از تنگی نفس خبری نیست.
در واقع بیماری که بیش از ۶۰ سال از عمر او میگذشت برای درمان مراجعه کرده بود. او اظهار داشت که در سن ۴۵ سالگی شبی ناگهان از خواب بیدار شده و احساس خفگی به او دست داد. به همین دلیل یکی از خویشاوندانش پزشکی را به بالین او آورد. پس از معاینه مشخص شد که او بیماری تنگی نفس دارد.
با آن که شب و روز از این ناراحتی رنج میبرد، نمی توانست علت آن را به خاطر آورد.
برای او تشریح شد که هیپنوتیزم می تواند با آموزش نحوه تمدد اعصاب به او کمک کند. زیرا تنها کاری که داروها و بخور می توانند انجام بدهند آن است که ماهیچه های نایژک ها را که موجب تنگی نفس میشوند، ناگهانی منقبض کنند.
همچنین اشاره شد که اگر بتواند تحت تاثیر هیپنوتیزم درآید، این نایژک ها آرام شده و تنگی نفس کاملا برطرف خواهد شد.
پزشک برای او توضیح داد که ترس و اضطراب موجب تنش عصبی میشود. زیرا بیمار بر اثر ترس و اضطراب خود را سفت و سخت نگاه میدارد و در نتیجه محکم نگه داشتن سینه و شش ها، تنگی نفس ایجاد میشود.
ترس از تنگی نفس موجب تنش بیشتر شده و بنابراین دور باطل به وجود می آید. یعنی ترس از تآن موجب استمرار آن می شود و اگر با هیپنوتیزم به او آموزش داده شود که ترس را از خود دور سازد و از محکم نگه داشتن سینه خود اجتناب کند مشکل او برطرف خواهد شد.
بالاخره هیپنوتیزم کننده تشخیص داد که چیزی باعث ترس او شده و در طول درمان هیپنوتیزمی قادر خواهد بود آن را به یاد آورده و پی خواهد برد که از این پس نباید بترسد. بیمار مطب را ترک کرد و قول داد که برای یک دوره درمان کوتاه مدت مراجعه کند.
زمانی که پس از سه هفته مراجعت کرد، هیچ اثری از این مشکل وجود نداشت. فکر میکنید در طول این مدت چه اتفاقی پیش آمده بود؟
قابلیت پذیرش هیپنوتیزم در بیمار زیاد بود و تحت تاثیر توصیف و تشریح ساده ناراحتی اش، نیازی نبود که روش خاص هیپنوتیزمی در مورد او به کار گرفته شود. او این واقعیت را پذیرفت که به هیچ وجه تنگی نفس ندارد و آثار تنش عصبی ناشی از ترس موجب چنین ناراحتی شده و اگر او ترس را رها کند به زودی درمان خواهد شد.
با شنیدن مطلب فوق، امید در او افزایش یافت و متعاقب آن، احساس آرامش بیشتری کرد و تپش عصبی او دفع شد و پس از تمدد اعصاب به طور اعجاز آمیزی درمان شد.
به او گفته شد از آنچه باعث ترس و در نهایت نارسایی تنفسی اش شده اطلاع خواهد یافت و در نتیجه پی خواهد برد که تنگی نفس او از کجا ناشی شده و با تغییر اوضاع دیگر مجبور نیست از چیزی بترسد.
بعدا بیمار به خاطر آورد که چندین سال پیش، قبل از ابتلا به تنگی نفس، در یک سانحه خطرناک اتومبیل که از آن جان سالم به در برده بود به شدت ترسیده و شوک ناشی از ترس باعث شده بود چند شب بعد در حالی که از ترس عرق زیادی کرده بود از خواب بیدار شده و احساس تنگی نفس کند و از آن شب به بعد به آن مشکل مبتلا گشت.
نتیجه:
پس از تجزیه و تحلیل، مکانیزم بروز این بیماری به شرح زیر مشخص شد:
حادثه موجب ترس و اضطراب در بیمار شده بود که این خود با تاثیر گذاشتن بر سیستم عصبی موجب تنش شد. تنش هم شش ها را بیشتر تحت تاثیر قرار داد و ترس از تنگی نفس، موجب شدت آن شد.
او توانست با استفاده از هیپنوتیزم آرامش خود را بدست آورد و مانع اشغال فکرش توسط این ترس شود. در نتیجه حادثه را به سادگی به خاطر آورد و با درک کامل از علت بیماری موفق شد ترس را از خود کاملا دور کرده و در نتیجه درمان را در خود استحکام بخشیده و تقویت کند.
از مورد فوق چند نکته مهم و قابل توجه حاصل میشود:
حادثه ای یا فکری که از نظر عاطفی اهمیت زیادی داشته باشد میتواند با تاثیرات خود بر سیستم عصبی به بیماری هایی مانند تنگی نفس منجر شود. همانگونه که طرفداران نظریات فروید معتقدند این تاثیرات لزوما در سن کودکی اتفاق نمی افتد و ممکن است در هر سنی پیش بیاید.
تنگی نفس بیماری نیست، بلکه در اصل اختلالات عصبی است که به شکل تنگی نفس نمایان میشود.
تلاش برای درمان از طریق روش های معمول پزشکی در چنین مواردی، کاملا ظاهری و غیر علمی است. زیرا در موقعیتی که یک فکر موجب اسپاسم در ذهن بیمار شود استفاده از وسایل بخور یا تزریق آمپول برای آرام کردن نایژک ها کاملا بی اثر است و فقط با هیپنوتیزم و تلقین سبک می توان تنگی نفس مزمن را که هفده سال طول کشیده درمان کرد.
برای درمان کامل بیماری نمی توان صرفا بیمار را در یک جلسه به خواب فرو برد و به او گفت که خوب شده است. زیرا بی شک اگر درمان در جلسات دیگر تقویت نشود احتمال زیادی دارد که درمان کوتاه مدت باشد.
خاطرات فراموش شده و اتفاقاتی که موجب بیماری شده بدون نیاز به سالها درمان از طریق روانکاوی یا به اصطلاح هیپنوتیزم عمیق به راحتی می توانند برای بیمار تداعی شوند. در بیشتر موارد، حداقل چهار تا شش جلسه هفتگی تلقین هیپنوتیزمی برای درمان لازم است.
در موارد زیادی ثابت شده که مشکل واقعا بیماری نبوده و فقط آثار اضطراب عصبی بوده و به سادگی با تلقینات هیپنوتیزمی قابل درمان است.
بنابراین ابتدا باید علت اضطراب را تشخیص داده و با برطرف کردن آن با تلقین های مناسب زمینه بازپروری بیمار را فراهم کرد تا بتواند با حالتی که به ناراحتی او منجر شده روبرو شود و مقابله کند.
همچنین باید توجه داشت که درمان بیماری با هیپنوتیزم بسیار علمی تر از روش های معمول است که صرفا شامل دارو میشوند.
برخی پزشکان معتقدند این بیماران به نوعی آلرژی مانند گرد و غبار یا گرده گل مبتلا هستند.
حتی ثابت شده که اگر بیمار مبتلا به تنگی نفس به چیزی مثل گل سرخ حساسیت داشته باشد پس از مشاهده یک گل سرخ مصنوعی به شرطی که تصور کند واقعی است، علائم تنگی نفس در او نمایان میشود.
بنابراین تنگی نفس را جز با تلقین با چه چیزی می توان درمان کرد؟
قسمتی از کتاب اسرار هیپنوتیزم، نوشته س. چ. وان پلت، ترجمه محمدرضا آل یاسین