درس گفتاری از متافیزیک: علوم غریبه بهتره یا متافیزیک؟
درود، امیا هستم از اسرار ماوراء، در این آموزش به تفاوت علوم غریبه و متافیزیک میپردازیم و براتون توضیح میدم که چرا متافیزیک بهتر و قوی تره؟
برخی از باورهای علمی که مردم عمیقا بهشون اطمینان دارن، مدت هاست تغییر کردن و یا مردود شدن. این موضوع در ماورالطبیعه هم هست و اهمیت بیشتری داره چون شما براساس یه سری فرضیات، جلو میرین و درواقع متافیزیک شما روی این فرضیات ساخته میشه.
مثلا کابوک در کتاب دنیای دوم هیپنوتیزم، راجع به یوری گلر صحبت کرده و ماجرای مربوط به اجرای زنده گلر که بسیاری از بیننده های تلویزیون، به برنامه تلفن کردن و گفتن قاشق ها در دست اوناهم خم شده رو واقعی در نظر میگیره.
سپس توضیحی برای این اتفاق ارائه میکنه و راهکارهایی هم برای رسیدن به این قدرت میگه.
یعنی متافیزیکش رو براساس این اطلاعات میچینه.
حالا اگه فرضیات کابوک درست باشه و متافیزیکش هم به درستی ساخته باشه، شما با استفاده از گفتههای کابوک باید بتونین این کارو انجام بدین اما اگه فرضیات کابوک درست نباشه، اونوقت متافیزیکش هم اشتباه میشه.
اهمیت باور و عقیده:
بنابراین باورهای موجه و درست، عامل بسیار مهمی در پیشرفت شما و رسیدن به قدرت های ماورایی هستن.
به همین خاطره که خیلی ها با وجود استادهای مختلف و انجام روش های مختلف، نتیجه خاصی نمیگیرن. چون هنوز باورهای اشتباهی که پایه و اساس متافیزیکشون هست در تمریناتشون وجود داره.
من در مورد حواس انسان، ویدیویی گذاشتم و آزمایش ساده ای رو معرفی کردم که نشون میده انسان حواسی بیشتر از ۵ تا داره.
بسیاری از مردم با اون ویدیو مخالفت میکنن چون نمیدونن که ۵ حس مربوط به زمان ارسطو هستش و این باوریه که مربوط به سالها پیشه. امروزه حواس جدیدی هم کشف شده و به ۵ حس اضافه شده.
شما باید سعی کنین دانش خودتون رو به روز نگه دارین.
اشتباه قدیمی ها در مورد هیپنوتیزم:
اگه فقط کتاب های قدیمی رو بخونین اکثر اوقات اشتباه هستن، مثلا در مورد هیپنوتیزم، کتاب های قدیمی خیلی جالبن اما طوری صحبت کردن که انگار هیپنوتیزم یه قدرت ناشناخته جادوییه که استاد هیپنوتیزم با ریاضت و مشقت های فراوان این نیرو رو در خودش تقویت کرده و حالا دیگران رو میتونه خواب کنه.
یعنی اون موقع هنوز در مورد هیپنوتیزم دانش کافی رو نداشتن.
شما هرچقدر هم که کتاب های قدیمی بیشتری در این زمینه بخونین، بیشتر سر در گم میشین و احتمال اینکه هیپنوتیزم رو یاد بگیرین بسیار کمه. چون درک کاملی از هیپنوتیزم نداشتن.
برونفکنی هم اینطوره، کتاب های قدیمی اشتباهاتی در درکش داشتن. در این زمینه، من دیدگاه خاصی دارم که درموردش صحبت کردم. صحبت های من، باور شما در مورد پرواز روح رو تغییر میده و مخالفان زیادی داره، اما این تغییر لازمه تا شما متافیزیک درستی درموردش داشته باشین.
روش ما در متافیزیک:
شیوه ای که ما توی متافیزیک ازش پیروی میکنیم بیشتر به صورت علمی و براساس تجربه گراییه، البته نه صرفا تجربه شخصی، چون ما میدونیم که تجربه های شخصی گاهی اشتباه هستن.
منظورم از تجربه گرایی اینه که ما براساس یک سری فرضیات از پیش درست پنداشته شده و اعتقادات شخصی جلو نمیریم. بلکه نتیجه برای ما مهمه.
بنابراین ما خیلی کم به سراغ علوم غریبه قدیمی میریم، و اگرم بریم به صورت متافیزیکی بررسیش میکنیم.
دلیل اینکه من در کارم بیشتر از کلمه متافیزیک استفاده میکنم، اینه که ما واقعا موضوعات ماورایی رو از نظر فلسفی و چیستی هم بررسی میکنیم.
علوم غریبه معمولا نقطه مقابل فعالیت های ماست.
یعنی توی متافیزیک ما سعی میکنیم مدام دانش خودمون رو آپدیت کنیم و چیزهای مفید و به درد بخور رو برمیداریم و چیزی که نتیجه نده میذاریم کنار، بدون هیچ تعصبی و هرچیزی رو کالبدشکافی میکنیم.
از تمرینات جدید و پژوهش های جدید غافل نمیشیم. هر نوع پدیده ای که در ماورا قرار بگیره و همه تئوری ها برامون ارزش بررسی رو دارن.
در واقع با هیچ چیز به صورت اعتقادی برخورد نمیکنیم.
مشکل افراد در علوم غریبه:
اما کسانی که علوم غریبه رو به شکل قدیمیش کار میکنن، یک سری چیزها رو به صورت پیش فرض پذیرفتن و بیشتر سعی میکنن به شیوه قدیمی و سنتی نزدیک بشن.
این افراد معمولا خیلی از مسائل دنیای جدید رو، یا قبول ندارن یا اینکه با همون پاسخ های قدیمی، توضیح میدن.
مثلا وقتی میگن در احضار روح، روح نمیاد بلکه جن میاد، ما به عنوان متافیزیست این احتمال کاملا علمی و منطقی رو مطرح میکنیم که ممکنه فرازمینی هم بیاد. این امکان هم وجود داره که در سیاره ای دیگه، تمدنی پیشرفته بتونه نقش روح یا جن رو بازی کنه و مارو فریب بده.
اما اهل علوم غریبه حتی درک این جملات براشون مشکله چه برسه تفکر کردن درموردش.
در واقع اکثرا در زمینه ماورا و خصوصا علوم غریبه به صورت اعتقادی جلو میرن. مثلا معتقدن که با فلان روش، با همزاد ارتباط گرفتن یا تونستن لیلیث رو احضار کنن. وقتی که میپرسیم از کجا میدونی که مثلا شیطان به جای لیلیث باهات ارتباط نگرفته و بازیت نداده؟ به جای دادن یک جواب منطقی به ما، عصبی شده و پرخاشگری میکنن!
این افراد بر اساس اعتقاداتشون، متافیزیکشون رو میسازن و در نهایت اگر جواب نده و نتیجه ای حاصل نشه، به اصل قضیه هرگز شک نمیکنن و سعی میکنن توجیهی برای شکستشون پیدا کنن.
برتری متافیزیک به علوم غریبه:
کاری که ما انجام میدیم به این صورته که از نتیجه شروع میکنیم، و سعی میکنیم عوامل و دلایلش رو پیدا کنیم و متافیزیکمون رو به این شکل بسازیم تا واقعی تر و درست تر باشه.
دلیل برتری این روش اینه که ماورا مثل علومی نیست که اثبات شده باشه و روی اصولش کسی بحثی نداشته باشه.
مثلا در در حوزه الکترونیک، همه روی آمپر یا ترانزیستور اتفاق نظر دارن و اگه کسی به درستی مداری رو بسازه حتما کار میکنه.
اما ماورا اینطور نیست و اگه باور شما از ابتدا اشتباه باشه، شما مسیر اشتباهی هم طی میکنین و در نهایت نتیجه هم نمیگیرین.
عموم مردم معتقدن اونایی که به دنبال شکل سنتی علوم غریبه میرن قدرت بیشتری بدست میارن اما من معتقدم اینطور نیست و اونایی که در زمینه متافیزیک فعالیت میکنن توانایی های بهتر و قدرت بیشتری دارن.
در چالش یک ملیون دلاری اثبات ماورا جیمز رندی هیچ استاد علوم غریبه ای پیروز نشد. تنها کسی که به گفته جیمز رندی با اینکه شکست خورد ولی تونست تا آخرین مراحل پیش بره، یوری گلر بود. فردی که علوم غریبه کار نکرده بود و مدعی استعدادهای درونی بود.
به عقیده من اکثر اونایی که علوم غریبه رو به شکل سنتیش کار میکنن، علاوه براینکه در عمل قدرت چندانی ندارن، دچار آسیب های زیادی در زندگی هستن و معمولا عاقبت چندان خوبی هم ندارن.
به این موضوع خوب فکر کنین و قدرتمندان هر دو گروه رو که در جهان وجود داشتن یه مقایسه ای باهم کنین.