آیا انسان ها در خلقت خود و انتخاب زندگیشون قبل تولد، نقش داشتن؟
جدیدا تئوریی بین مردم باب شده که برای باورمندان به روح؛ تئوری دلنشینیه و موضوع بسیار مهم نبود عدالت در این دنیا رو به خوبی توجیه میکنه. طبق این تئوری شما قبل تولدتون انتخاب کردین که این زندگی رو تجربه کنین. خواستین در بدن یک دانشمند، نجار، دزد یا ناقص الخلقه قرار بگیرین و اون مدل زندگی رو تجربه کنین. بعضی ها سفت و سخت بهش اعتقاد دارن، بعضی ها هم بهش شک دارن و به دنبال حقیقتن.
برای اینکه پاسخ رو بفهمین با من همراه باشین.
درود به همه، من ایمان صدیقی هستم، مدرس متافیزیک.
مقدمه
این تئوری که ما در تولدمون نقش داشتیم و خودمون خواستیم که الان اینجا باشیم، تئوری بسیار جالبیه و پاسخ اینکه چه گناهی کردیم که در شرایط بد به دنیا اومدیم رو تاحدودی میده و همچنین نشون میده که قدرت اختیار هم قبل تولدمون داشتیم و جبر زندگی هم برامون تحمل پذیرتر میکنه، معمولا افرادی هم که از زندگیشون نسبتا راضی هستن به این تئوری باور دارن چون همه چیز براشون سرجاشه.
اما این تئوری ایرادها و باگ های بزرگی داره که یک خداپرست، نباید بهش اعتقاد داشته باشه. ولی در حالت هایی امکان داره که این تئوری درست باشه که در آخر مطلب گفته خواهد شد.
سعی کنین به حرفام خوب دقت کنین، هرکجا که نیاز به فکر داشتین، مکث کنین و بعد از اینکه متوجه شدین دوباره پلی کنین.
نظر اسلام در مورد انتخاب نوع زندگی قبل از تولد:
قبل از اینکه بحثو شروع کنیم، باید تکلیفمون رو با دوستان مسلمون خصوصا شیعه، روشن کنیم. اگه مسلمونید این تئوری در اسلام صراحتا رد شده و با قرآن همخوانی نداره. من براتون از سایت های پاسخگویی به سوالات شرعی هم استعلام گرفتم:
این مرکز پاسخگویی به سوالات دینیه که گفته:
ورود همه ما به دنیا با نوعی جبر همراه است و به یقین، آمدن مان به دنیا را انتخاب نکرده ایم. هرچند که مابقی زندگی اختیار داریم و ادامه داستان.
سایت دوم اسلام کوئسته که گفته:
انسان در خلقت خود مجبور است و هیچ نقش و تاثیری در به دنیا آمدن خویش ندارد. اما پس از خلقت، آزاد و مختار است.
پس اگه مسلمونید حق ندارید بحث کنید که این تئوری درسته، مثل این میمونه من با کسی در مورد خوردن مشروب بحث کنم و اون بگه خوبه من بگم بده، ولی اون مسلمون باشه! خب اگه مسلمونه که من دیگه نیاز به استدلال و دلیل علمی ندارم خیلی راحت میگم در دینت حرام و ممنوعه و بحث باید تموم بشه.
بریم سراغ بحث متافیزیکی و فلسفیمون، چون ممکنه بعضیا به اسلام اعتقاد نداشته باشن و بگن حالا تکلیف ما چیه؟
بررسی این تئوری از نظر فلسفی:
چندین نفر تا حالا این تئوری که ما قبل تولد، نوع زندگیمون و حتی جنسیتمون رو انتخاب میکنیم اومدن برای من توضیح دادن، یکیشون یه عالمه ویس فرستاد و گفت مولانا هم تاییدش کرده.
دقت کنین مولانا که اثبات نیست. خب در عوض خیام تایید نکرده.
شاعر و دانشمند به تنهایی که اثبات موضوعی نیست، باید بتونه اثباتش کنه.
شما فکر کردین نظریه نسبیت رو قبول کردن چون انیشتین گفته بود؟ خیر، چون انیشتین براش یه دفتر ۲۰۰ برگ اثبات تئوری نوشته بود.
من مناظره های خیلی زیاد و معتبری در مورد این عقیده دیدم که بدون استنثا همه باورمندان به این عقیده به راحتی ضربه فنی شدن و شکست خوردن. مهم ترین ایرادش هم اینه که اگه به خدا اعتقاد دارید این تئوری، خدا رو خراب میکنه.
من برای اینکه بتونم بهتر این بحث سنگینو ارائه کنم تصمیم گرفتم یه گفتگو و بحث این مدلی رو براتون پلی کنم و درموردش بیشتر توضیح بدم، منتها کانال های خارجی و معروف، اکثرا کپی رایت دارن و نمیشه ویدیوشون رو استفاده کرد. از بین کانال های فارسی هم چندتاشون به خاطر نوع محتواهاشون چندان مناسب نبودن و نمیخواستم پروموت بشن، اینی که انتخاب کردم مناظره نیست و یه گفتگوعه اما کمترین ایراد رو داشت.
باهم ببینیم و من توضیحات بیشتری خواهم داد. (داخل ویدیوی یوتیوب موجوده)
ایراد بزرگ تئوری انتخاب نوع زندگی قبل از مرگ:
اگر قبل از تولد انتخاب کردیم که چه نوع زندگی داشته باشیم و انتخابمون متفاوت بوده یعنی یک حالت بیشتر نداره:
ما روح های متفاوتی داشتیم که انتخاب متفاوتی کردیم.
اگه روح ها همه عین هم باشن که انتخاب یکسان میکنن. اگه من ۱۰۰ تا ربات بسازم که دقیقا عین هم باشن و کدنویسی و همه چیشون مثل هم باشه، انتخاب یکسان میکنن. اگه انتخاب یکسان نکنن یعنی من اونا رو متفاوت ساختم. درسته؟
پس حالا که روح ما متفاوت خلق شده، انتخاب ما تحت تاثیر روح ما بوده که با دیگری فرق میکرده و بازم میشه جبر و بازم مسئولیت این انتخاب ها به عهده خدا بوده که روح ما رو متفاوت خلق کرده نه به عهده ما!!!
متوجه شدین چه باگ بزرگی داره این تئوری؟
حالا که خدا روح ها رو متفاوت آفریده که باعث شده انتخاب ها متفاوت باشن که یکی بگه میخوام زندگی داعشی رو تجربه کنم اون یکی بگه میخوام افلیج باشم، یکی دیگه بگه میخوام صدتا زن داشته باشم، یکی دیگه بگه میخوام کور باشم یا ثروتمند باشم، پس مسئولیتش با خداس.
خدا جوری آفریده که ما این انتخاب ها رو کردیم، یعنی روح ها رو شبیه هم نیافریده، پس عدالت رو رعایت نکرده برای ما.
باید روح یکسان می آفرید که یکی نره تو شرایط بد کل زندگیشو زجر بکشه یکی هم بره توی شرایط خوب کل زندگیشو حال کنه.
مشکل بهشت و جهنم در این تئوری:
بعدش دیگه بهشت و جهنم هم که کلا رو هواست، چون خدا مسئول انتخاب ماست. مثل این میمونه من یه رباتی ساختم که میتونه به انسان ها آسیب بزنه، یعنی ایمن نساختمش، حالا اگه آسیب زد، همه منو مقصر میدونن که ساختمش، منو دادگاهی میکنن نه رباتو. نمیشه که من بکشم کنار، رباتو توی جهنم از پیچ آویزونش کنم.
در این مورد ، این ایراد رو اسلام نداره. چون خدا مسئول شرایط شما نیست. شما اگه توی خانواده فقیر به دنیا اومدی پدر و مادرت مقصرن، اونا در شرایط بد نباید بچه دار میشدن یا ازدواج میکردن.
توی تئوری اسلام، خدا میگه من روح همه رو پاک آفریدم، حالا یه داعشی بچه دار شده از سن پایین هم بچش رو کتک میزنه و اسحله بهش میده و مواد بهش میده، این دیگه تقصیر خدا نیست. مسئولیت با پدر بچس، خدا هم مجازاتش میکنه.
ولی توی تئوری شما، خدا دو حالت بیشتر نداره، یا روح ها رو شبیه آفریده از هر نظر کاملا عین هم، که اگه اینطوره پس دیگه نمیتونن انتخاب متفاوت کنن چون انتخاب متفاوت، از سرشت متفاوت میاد.
من چرا از فلان چیز خوشم نمیاد ولی دیگری خوشش میاد؟ چون ما باهم فرق میکنیم. خب حالا توی همون مرحله اولیه قبل از تولد، که روح ها انتخاب هاشونو کردن، باید متفاوت باشن که انتخاب متفاوت کنن دیگه.
اگه متفاوتن که خدا مسئوله، چرا متفاوت آفریده، چرا فرق گذاشته؟
حالا که متفاوت آفریده و من شدم قربانی شرایط و مثلا بین قاچاقچی های مکزیکی انتخاب کردم که به دنیا بیام، خدا با خلقت متفاوتش عدالتو رعایت نکرده. حالا تازه باید جوابگو باشه که چرا من زندگیم اینطور شده؟ نه اینکه بعدش بگه حالا بیا برو جهنم!
همانطور که گفتم این تئوری در اسلام رد شده چون ایرادهای آشکار داره اما ما از نظر فلسفی هم بررسیش کردیم چون ممکنه بعضی ها که اسلام رو قبول ندارن، این تئوری رو قبول داشته باشن.
مثال بیشتر:
مثل این میمونه من یه سری ماشین مسابقه ای ساختم که باهم فرق میکنن، بعضی هاشون لاستیک بزرگ تری دارن بعضیا موتور ضعیف تری دارن، منم میدونم که اینا بعضی هاشون چپ میکنن بعضی هاشون به خط پایان نمیرسن، پس من دیگه عادل نیستم که اینارو اینطوری ساختم، چه برسه به اینکه بعدش بخوام مجازاتشونم کنم اونایی که به خط پایان نرسیدنو.
روح های خلق شده هم همینه، توی این تئوری عدالت خدا رو میبره زیر سوال. حالا از بحث بهشت و جهنمم که بگذریم، توی همون مرحله خلق ما، خدا عادل نبوده و مارو طوری آفریده که انتخاب های بد کنیم. پس خود خدا میره زیر سوال.
نکته مهم:
ممکنه بعضی ها به عنوان آخرین امید، بگن که اصلا زندگی بد و خوب نداریم همش تجربه کسب کردنه. زندگی داعشی با زندگی به عنوان یک فلج مادرزاد با زندگی به عنوان فرد سالم و زیبا در خانواده ای ثروتمند، فرقی باهم ندارن و هدف تجربه کسب کردنه.
خب اینم باز ایراد داره چون شما در این تئوری میگید که ما خودمون انتخاب کردیم چه زندگی داشته باشیم در صورتی که انتخاب ما به خاطر تفاوت روح ما با دیگری بوده و بازم اختیار نداشتیم و تحت جبر بودیم.
وقتی روح ها انتخاب متفاوتی کردن یعنی به خاطر خلقت متفاوتشون این انتخاب رو کردن، پس تحت جبر بودن و اختیاری نداشتن، یعنی مثلا اگه من موجودی خلق کردم که میل به خشونت داره، خب معلومه زندگی خشونت آمیز رو انتخاب میکنه، دیگه اختیار نداره که یه زندگی مسالمت آمیز رو انتخاب کنه.
ایراد علمی دیگر:
اینم بهتون بگم که اساسا انتخاب کردن، مربوط به مغز و عقله، مثل ویندوز که مربوط به سخت افزار کامپیوتره و مربوط به یخچال نیست. اصلا روح نمیتونه انتخاب کنه و این مفهومی برای مغزه.
فقط موجوداتی که مغز پیشرفته مثل برخی حیوانات و انسانها دارن میتونن انتخاب داشته باشن و ما باید همون اول بحث میگفتیم که روح نمیتونه انتخاب کنه و اساسا این تئوری از مفروضاتش باطله، اما خواستیم مرد فولادیش کنیم و این فرض اولیه که روح بتونه انتخاب کنه رو پذیرفتیم که در نهایت ثابت کنیم بازم این تئوری اشتباهه که میشه همون روش جهل سقراطی.
دلایل فرگشتی:
نکته اصلی اینه که بشر وقتی بی عدالتی ها رو در جهان دیده، سعی در ارائه توجیهی داشته تا همه چیز براش قابل تحمل تر بشه و پاسخی برای این بی عدالتی ها پیدا کنه.
در صورتی که بین حیوانات و گیاهان هم این بی عدالتی وجود داره. برای اون شما چه توجیهی دارین؟ آیا روح آهو در عزل انتخاب کرده بوده که در این بدن بره و شیر پارش کنه؟ بچه هاشم وایسن گریه؟ میخواسته زندگی آهو رو تجربه کنه؟
درمورد گیاهان چی؟ گفتم توی کانال تلگرام هم. من امسال بهار، یه سری دونه کاشتم. بعضی هاش یه ذره دراومدن زرد شدن مردن، بعضیاشون خوب رشد کردن انگار حق بقیه هم خوردن، چندتاشونم که اصلا درنیومدن. در صورتیکه توی خاک برابر بودن، آب برابر داشتن، نور خورشید برابر هم داشتن. من عدالتو براشون رعایت کردم ولی اینطور شد.
این بی عدالتی بین گیاهان هم هست، ولی اونا دیگه مغز ندارن که بگن منوچهر غصه نخور، روحت خواسته که الان تو این شرایط قرار بگیری زود زرد شی ولی من دو برابرت رشد کنم.
آیا در عمل باور دارید؟
و نکته بعدی اینکه افراد باورمند به این تئوری کاملا در عمل بهش باور ندارن، یعنی اگه شما کل زندگی یه نفرو بدزدین و بدبختش کنین، وقتی به خاک سیاه نشست بهش بگین غصه نخور خودت خواستی در این شرایط قرار بگیری، تو قبل تولدت انتخاب کردی که در بدن یک مالباخته قرار بگیری و این نوع زندگی رو تجربه کنی.
اونوقت طرف آیا قبول میکنه حرف شما رو؟ یا با ۷۷ روش سامورایی جوابتونو میده.
پس خود این افراد هم صددرصدی بهش باور ندارن.
اونایی که به این تئوری باور دارن، خطاشون مربوط به تصوریه که از روح دارن.
اونا روح رو خیلی والا و خاص در نظر میگیرن و میگن همه کارها رو روح میکنه که من توی چندتا ویدیوها ثابت کردم که خیلی چیزها مثل خواب و رویا ربطی به روح نداره، که میتونین ویدیوهاشو ببینین.
روح در متافیزیک جدید:
روح رو میشه اینطور توضیح داد: جعبه سیاه هواپیما رو در نظر بگیرین.
یه هواپیما از وقتی روشن میشه مسیری رو طی میکنه و وقایعی رو پشت سر میذاره.
حالا حتی اگه این هواپیما سقوط کنه و متلاشی بشه و هیچ اثری ازش نمونه اما جعبه سیاه رو طوری میسازن که نابود نشه.
بعد با بررسی اون دقیقا میفهمن که هواپیما چه مسیری رو طی کرده، چه حرف هایی داخل کابین خلبان زده شده، خلبان چه کارهایی کرده و دلیل سقوط چی بوده.
حالا همینو از غالب فیزیکی و مادی بیرون بیارین و تصور کنین که روح همین وظیفه رو داره اما به صورت ماورایی.
شما که بعد از مرگ هیچ اثری ازتون نمیمونه حتی یه ذره، و تمام ذرات وجودتون به مرور میره توی بدن گیاهان و حیوانات و انسان های دیگه. پس این روحه که مثل جعبه سیاه هواپیما اطلاعات رو ذخیره میکنه.
اما روح کارش انتخاب نیست. اگه بگید روح انتخاب میکنه، علاوه بر اینکه علمی نیست، باگ ها و تناقضاتی ایجاد میکنه تا حدی که خود خدا هم زیر سوال میبره. چون روح اگر متفاوت از روح دیگری انتخاب میکنه یعنی خدا روح ها رو برابر نیافریده و مسئول اشتباهات بشر میشه. اما وقتی که میگیم روح ها برابرن و جسم ها فرق دارن، جسم ها چون نتیجه تربیت و محیط هستن، مسئولیتش متوجه خدا نمیشه.
در چه حالتی این تئوری درسته؟
ابتدای ویدیو گفتم این تئوری در یک حالت ممکنه درست باشه، حتما متوجه شدین که اگه خدا رو از معادله حذف کنیم ممکنه چنین چیزی شدنی باشه. یعنی خالق مجزایی وجود نداره و جهان همیشه بوده و روح ها هم وارد بدن های مختلف میشن و بعد دوباره زندگی های دیگه ای رو تجربه میکنن. یعنی مدلی از تناسخ.
در این صورت این که ما از قبل انتخاب میکنیم چه زندگی داشته باشیم، شدنیه و هر بار هم زندگی متفاوتی رو ممکنه انتخاب کنیم. خالقی هم نیست و همیشه این جهان به همین شکل وجود داشته.
حالت بعدی اینه که کل این پروسه توسط یک سری فرازمینی طراحی شده باشه یا حالت ماتریکس داشته باشه. در این حالت هم ممکنه واقعی باشه. مثلا اگه ما یه شهرک بسازیم که توش پر از رباته و دارن اونجا زندگی میکنن، ما خالقشون محسوب میشیم اما دیگه عادل نیستیم و برامون مهم نیست که چه بلایی سرشون میاد.
بنابراین ممکنه کل زندگی که ما میشناسیم، توسط موجوداتی برتر طراحی و ساخته شده باشه و ما قبل از تولد انتخاب میکنیم که چه زندگی رو تجربه کنیم. ممکنه همه چیز برای اونا یه آزمایش باشه یا به هر دلیلی اینکارو کرده باشن.
نتیجه گیری:
این دو حالت که گفتم تئوری فوق رو میتونه پشتیبانی کنه، قابل بررسی نیستن و نمیشه تایید کامل یا ردش کرد. ایراد و باگ خاصی هم نداره مگر اینکه شما به خدای عادل و مهربان اعتقاد داشته باشین که اگه خدایی با این دو ویژگی وجود داشته باشه اونوقت امکان نداره که این تئوری درست باشه چون جمع نقیضین میشه.
به این حرفا خوب فکر کنین و اگه لازم بود ویدیو رو دوباره نگاه کنین.
موفق باشید، هر سوالی دارید در یوتیوب اسرار ماورا بپرسید.