راز منطقه ۵۱ – مکان ممنوعه ای در امریکا
امروز در این مطلب اسراری درمورد منطقه ۵۱ امریکا را بازگو خواهیم کرد. منطقه ای مرموز مرتبط با فرازمینی ها و پروژه های مخفی امریکا.
زمان بسیاری از چیزهای پنهان را عیان میکند، ولی در عوض بسیاری از چیزهای آشکار را پنهان میسازد.
-هوراس، فیلسوف رمی
درباره پایگاه ۵۱
پایگاه ۵۱ در نواحی غربی امریکا در جنوب ایالت نوادا در ۱۲۰ کیلومتری شمال شهر لاس وگاس قرار دارد. این پایگاه ۷۵ سال پیش پایه گذاری شده و از آن زمان تاکنون به تدریج گسترش یافته و بر دامنه فعالیت آن افزوده شده است.
دولت امریکا اطلاعات رسمی ناچیزی را در مورد این پایگاه منتشر کرده است. ورود یا نزدیک شدن به این پایگاه، چه به صورت زمینی و چه از مرز هوایی ممنوع است.
پنهان کاری و محرمانه بودن فوق العاده ای که در مورد این پایگاه اعمال میشود باعث شده است تا شایعات و تئوری های توطئه زیادی در مورد آن بر سر زبان ها باشد.
گزارش ها
در سال ۲۰۱۳ سازمان سیا گزارشی رسمی در مورد تاریخچه هواپیمای یو۲ مربوط به دوران جنگ سرد را از حالت محرمانه خارج کرد و منتشر نمود که در آن گزارش وجود منطقه ۵۱ به طور رسمی تایید شده بود.
این گزارش نشان میداد که در دهه ۱۹۵۰ میلادی و دهه ۱۹۶۰، دلیل خیلی از گزارش هایی که در مورد بشقاب پرنده ها از سوی مردم منتشر شده بود، به پرواز هواپیمای جاسوسی یو ۲ و هواپیماهای دیگر مربوط میشد.
دلیل اینکه پایگاه ۵۱ در آن نقطه بنا شده است این بود که ناحیه وسیعی از منطقه جنوب ایالت نوادا که پایگاه ۵۱ قسمت کوچکی از آن است به دولت امریکا تعلق دارد و از آن برای آزمایش های بمب های هسته ای خود استفاده میکرده است. همچنین دولت امریکا احتیاج به ناحیه ای داشت که در آنجا هواپیماهای جاسوسی خود را مورد آزمایش قرار بدهد.
در آن محل دریاچه نمک خشک شده ای قرار داشت که فرودگاه طبیعی بسیار مطلوبی را به وجود آورده بود.
کل منطقه محافظت شده ای که برای آزمایش های هسته ای از آن استفاده میشد مساحتی برابر با ۱۱ هزار کیلومتر مربع بود. این منطقه در سال ۱۹۵۱ به دستور هری ترومن Harry S. Truman سی و سومین رئیس جمهور امریکا برای آن آزمایش ها در نظر گرفته شد.
از آن زمان تاکنون تعداد ۹۳۳ بمب اتمی در آن منفجر شده و مورد آزمایش قرار گرفته است. ۸۲۸ انفجار زیرزمینی و ۱۰۵ انفجار در سطح زمین آن منطقه.
آخرین انفجار در سال ۱۹۹۲ انجام شد.
هیچ منطقه ای از کره زمین به اندازه خاک جنوب ایالت نوادا شاهد انفجارهای اتمی نبوده است.
سوالات و ابهام ها
پایگاه ۵۱ معمایی پیچیده است که فقط تعداد کمی از آن سر در میآورند. برای بعضی ها این منطقه به معنی بالاترین سطح عملیات جاسوسی است و برای برخی زادگاه بشقاب پرنده ها یا یوفوها بوده است.
ورود به پایگاه ۵۱ برای هرکسی امکان پذیر نیست. برای ورود به پایگاه باید آن شخص یکی از افراد رده بالای ارتش امریکا باشد که برای انجام دادن کاری در رابطه با پروژه های آن پایگاه به آنجا آمده باشد یا اینکه یکی از کارکنان آنجا باشد.
همه افراد در زمان ورود به آنجا به نگه داشتن اسرار پایگاه ۵۱ قسم میخورند.
پایگاه ۵۱ در اصل متعلق به آژانس انرژی اتمی و ارتش بود اما در سال ۱۹۵۵ به سازمان سیا واگذار شد.
تا وقتی که پایگاه ۵۱ به راه نیافتاده بود امریکا در زمان صلح هیچ اقدامی برای جاسوسی در کشورهای دیگر نمیکرد اما حالا وضعیت در حال تغییر بود و امریکا اماده بود تا عملیات جاسوسی در خاک شوروی را آغاز کند.
کسانی که بنیان گذار منطقه ۵۱ بودند معتقد بودند که جنگی به شکل کلاسیک بین شوروی و امریکا در نخواهد گرفت اما جنگی سرد در میان خواهد بود.
افشاگران
از زمان راه اندازی پایگاه ۵۱ تا سال ۱۹۸۹ در هیچ کجا نامی از پایگاه ۵۱ به چشم نمی خورد. تا اینکه در آن سال شخصی به نام رابرت لازار در یک برنامه خبری در یکی از کانال های تلویزیونی لاس وگاس در مصاحبه با یک خبرنگار برای اولین بار از وجود این پایگاه سری پرده برداشت.
از میان ده ها هزار نفری که آن زمان در آن پایگاه کار کرده بودند، رابرت لازار اولین کسی بود که سوگند خود را شکسته و هرآنچه از اسرار و عملیات آنجا میدانست با عموم مردم در میان گذاشت.
یک اتفاق واقعی
او یک بار اعلام کرد که یک گروه خبرنگار را حاضر است با خود به منطقه ای کوهستانی ببرد و آنها در آنجا خواهند توانست در نیمه شب شاهد پروازهای آزمایشی بشقاب پرنده ها که برفراز منطقه ۵۱ انجام میشدند باشند.
این گروه به این دعوت پاسخ مثبت داد و آنها در شب تعیین شده به راه افتادند.
آن شب ماه در آسمان نبود و تاریکی مطلق همه جا را فرا گرفته بود.
گروه پس از حدود ۲ ساعت رانندگی به محل رسیدند.
لازار به آنان گفته بود که آزمایش ها معمولا در نیمه شب انجام میشوند. بنابراین آنان باید ساعتی صبر میکردند.
در ارتفاعات جنوب نوادا هیچ صدایی به گوش نمیرسید و هیچ نوری از هیچ جایی دیده نمیشد.
تاریکی و سکوت مطلق برهمه جا حاکم بود.
هوا بسیار سرد و غیرقابل تحمل بود.
فیلم برداران دوربین های خود را بر روی سه پایه های خود گذاشتند و به همان سمتی که لازار گفته بود نشانه گرفتند.
سپس همگی به درون اتومبیل های خود رفته و بخاری ها را روشن کردند تا از سرمای طاقت فرسای آنجا در امان باشند.
همه چشم به منطقه ۵۱ دوخته بودند و بی صبرانه منتظر بودند تا چیزی ببینند.
کم کم داشتند نا امید میشدند و لازار گفت به نظر میرسد امشب پرواز آزمایشی در کار نخواهد بود و شاید آنان متوجه نورهای ماشین های ما شده اند و نمی خواهند ما شاهد کارهای آنها باشیم.
ولی همین موقع بود که همگی ناگهان نوری نارنجی رنگ را در آسمان دیدند.
فیلمبرداران با عجله خود را به سمت دوربین ها رساندند و از نور شروع به فیلم گرفتن کردند.
این نور به آرامی ارتفاع بیشتری گرفت و در نقطه ای از آسمان ثابت شد، سپس شروع به حرکت به صورت رفت و برگشت کرد، شبیه حرکت پاندول یک ساعت دیواری.
پس از آن به آرامی دوباره روی زمین فرود آمد و ناپدید شد.
همه افراد گروه هیجان زده شده بودند و احساس رضایت میکردند.
آن شب به دلیل اینکه هوا کاملا تاریک بود آنان نتوانستند خود بشقاب پرنده را به وضوح ببینند و این تاریکی مطلق به ضررشان تمام شد زیرا در فیلم ها و عکس هایی که از صحنه گرفته بودند هیچ چیز دیگری دیده نمیشد و فقط یک نور کوچک در سیاهی مطلق بود.
به نظر هر بیننده شکاکی آن صحنه را میتوان به راحتی در شبی تاریک با استفاده از یک چراغ قوه هم تولید کرد.
در صورتی که اگر آن شب مهتابی بود و محیط اطراف و همچنین بشقاب پرنده در آسمان دیده میشد نتیجه کار کاملا چیز دیگری بود.
با این حال گروه خبری طی قراری که گذاشته بودند مبلغ ۵ هزار دلار به لازار پرداخت کردند.
او به شهرت فراوانی رسید و رسانه های زیادی با او گفتگو کردند. یک استدیو فیلم سازی به نام نیولاین خواستار آن شد تا صحبت های او را تبدیل به فیلم کند اما پیش از امضای قرار داد از او خواستند که او با دستگاه دروغ سنج مورد بررسی قرار بگیرد.
لازار با انجام این آزمایش موافقت کرد ولی نتوانست از آن پیروز بیرون بیاید.
بنابراین فیلم ماجراهایی که او ادعا میکرد با آنها درگیر شده بود هیچ زمان ساخته نشد و ماجرای پایگاه ۵۱ همچنان پر از ابهام و راز باقی ماند. ولی به هر حال ادعاهای او باعث شد که نام پایگاه ۵۱ بیش از پیش سر زبان ها بیافتد.