روش غلبه بر زمان | تغییر گذشته و آینده | آموزش کرونوکینزی
آیا تا به حال این فکر کردین که اگه فقط یک تصمیم کوچیکو در گذشتتون عوض میکردین، امروز کجای زندگی بودین؟ آیا تا حالا به این فکر کردین که گذشته رو تغییر بدین؟
آیا میشه آینده رو تغییر داد؟ آیا پیشگویی و باخبر شدن از وقایعی که قراره رخ بدن، باعث تغییر آینده میشه؟ یا اینکه آینده از قبل نوشته شده و قابل تغییر نیست؟
آیا تا به حال در شرایط سختی بودین که دلتون بخواد قدرتی جادویی داشته باشین و بتونین زمان رو سریع تر کنین؟ یا برعکس، موقعی که بخواین زمان رو کندتر کنین و اون لحظات خوب، سریع تموم نشن؟
امروز در این ویدیو به همه این سوالات جواب میدیم.
درود به همه، من امیا هستم و اینجا اسرار ماوراست. امروز با موضوع جذاب غلبه بر زمان اومدم.
بعضی ها معتقدن که زمان مثل یک خط مستقیمه
یعنی شبیه ریل قطار که ما در حال حرکت روی اون هستیم. وقتی قطار از مکانی عبور کنه دیگه به اونجا برنمیگرده و ناگزیر به سمت آینده در حرکته.
اما در کشفیات کوانتومی این باور به چالش کشیده شده و طبق جدیدترین آزمایشات دانشمندان، مشخص شده که نه تنها سفر در زمان ممکنه بلکه امکان تغییر گذشته وجود داره.
بیایید اول درمورد تغییر آینده صحبت کنیم
خیلی ها معتقدن که آینده قابل تغییر نیست. یعنی سرنوشت هرکسی از قبل نوشته شده. این بحث خیلی معروفیه و حتی توی فیلم ماتریکس هم نئو و مورفیوس سر این موضوع باهم بحث میکنن.
من معتقدم آینده قابل تغییره و هم دلایل تئوری برای اثباتش دارم هم عملی
از نظر تئوری اگه آینده از قبل نوشته شده باشه، ما اراده ای نخواهیم داشت و خوب و بد بی معنی میشه. یعنی وقتی از قبل مشخص شده که یک نفر قاتل باشه، دیگه اون گناهکار نیست و بازیچه دست تعیین کننده سرنوشته.
از طرفی در صورت باور به خدایی عادل، این موضوع با چنین خدایی به تناقض میخوره. یعنی خدای عادل نباید از قبل تغیین کرده باشه که یک نفر قاتل یا تروریست بشه.
پس باید آینده قابل تغییر باشه و از قبل مشخص و ثابت نباشه
از نظر عملی هم اگه دقت کنین ما تجربیاتی از این موضوع داریم. مثلا بارها پیش اومده که قرار بوده کاری رو انجام بدیم اما خبری بهمون رسیده و منصرف شدیم.
مثلا جایی خطر برق گرفتگی وجود داره و شما نمیدونید. به محض اینکه میخواید به چیزی که دارای برق هست دست بزنید یک نفر که اونجاست بهتون میگه این کارو نکنید و بعدش شما اینکارو نمیکنید.
یا چیزی داره توی خیابون به سرعت به سمت شما میاد و یه نفر با فریاد زدن شمارو متوجه اون خطر میکنه و شما با عقب کشیدن به موقع خودتون، جونتون رو نجات میدین.
موارد اینچنینی نشون میدن که هشدار یک نفر، باعث شده آینده شما تغییر کنه. پس از نظر عملی هم ما شاید این هستیم که آینده تغییر میکنه.
برای تغییر آینده کافیه ازش باخبر باشیم، که میشه قدرت پیشگویی
با استفاده از پیشگویی و آینده بینی که من قبلا آموزش های زیادی درموردش منتشر کردم، میشه از برخی وقایع آینده باخبر شد.
پس تغییر آینده با پیشگویی ممکن میشه.
اما درمورد تغییر دادن گذشته چی؟
گفتم که در مورد تغییر دادن گذشته اختلاف نظرهایی وجود داره. بعضی ها میگن تغییر پذیر نیست و برخی، خصوصا دانشمندان فیزیک کوانتوم، معتقدن گذشته قابل تغییره.
من در کتاب خودم با نام اثر آیندگان که سالها پیش نوشتمش، مدعی شدم تغییر گذشته امکان پذیره و احتمالا توسط قدرتی در زمان حال یا آینده انجام شده. اونا به گذشته سفر کردن و تمدن های بزرگ رو از بین بردن.
مثلا در ایران شهر سوخته یکهو نابود شده و اون همه پیشرفت و تمدن شگفت انگیز از بین رفته. شهری که توش اولین انمیشین دنیا، اولین لوله کشی آب و فاضلاب و پروتز چشم وجود داشت.
دقیقا در هند هم تمدن مشابهی با همین قدمت وجود داره که به شهر سوخته هند شهرت داره و اونم بنا به دلایلی نامعلوم در حرارت بسیار بالا طوری که دیوارهای خونه ها ذوب شدن، از بین رفته.
برخی مثل اریک فون دانیکن دلیلش رو حمله فرازمینی ها دونستن. اما من فرضیه جدیدی مطرح کردم مبنی بر اینکه شاید از آینده، افرادی به گذشته رفتن و این تمدن ها رو نابود کردن چون اگه تمدن هایی مثل ایران ضعیف نمیشدن و این حملات صورت نمیگرفت در آینده حریف ایران یا هند و مصر نمیشدن.
پس راه حل این بوده به گذشته سفر کنن، و در اون تاریخ با فناوری های آینده، به خدمتتشون برسن.
اما چیزی که در مورد تغییر دادن گذشته داخل این ویدیو میخوام بگم کاملا متفاوته
راه حلی که در کتاب من ارائه شده بود مناسب افراد عادی جامعه نیست. تغییر دادن گذشته نیاز به یک ماشین زمان قدرتمند داشت تا بتونه انرژی عظیم زمان رو به تاریخ های مورد نظر منتقل کنه و گذر زمان از اون تاریخ ها دوباره سپری بشه.
در اینجا من یک تئوری جدید و دیوانه کننده رو میخوام بهتون بگم که توسط دانشمندان فیزیک کوانتوم ارائه شده و به طرز عجیبی با آموزش های متافیزیک و کرونوکینزی هماهنگه.
قبل از اینکه به این آموزش بپردازیم بریم ببینیم کرونوکینزی چیه
کرونوکینزی که به اشتباه در سایتها و وبلاگ های فارسی چرنوکینزی گفته شده یعنی کنترل و دستکاری زمان.
این کلمه شبیه گوگل کروم با CH نوشته میشه به همین خاطر بعضیا به اشتباه چرنوکینزی تلفظش کردن و این کلمه در گوگل به این شکل ثبت شد اما تلفظ صحیحش کرونوکینزیه که از کرونوس خدای زمان گرفته شده.
کرونوس خدای زمان در عقاید یونان باستان بود
اون بچه هاشو به محض تولد میبلعید و میخورد. شاید براتون عجیب باشه که چرا باید خدای زمان، بچه هاشو بخوره؟
این یه استعارهس و معنیش میشه اینکه همه انسانها توسط زمان از بین میرن و در نهایت میمیرن.
به این نکته دقت کنین که عمر انسان ها نسبت به کائنات مثل ستاره ها و سیارات خیلی کوتاهه و در اون مقیاس، انگار انسانها به محض تولد میمیرن.
پس انگار توسط خدای زمان بلعیده میشن.
ماجرای زئوس و کرونوس:
همسر کرونوس، رئا نام داشت خدای علم و دانش.
اون از این موضوع که بچه هاش توسط کرونوس خورده میشن ناراحت بود برای همین تصمیم گرفت فرزند ششمش یعنی زئوس رو حفظ کنه.
وقتی که زئوس به دنیا اومد، رئا تعدادی سنگ رو داخل پارچه به شکل قنداق بچه پیچید و به جای زئوس داد به کرونوس.
کرونوس اونو بلعید و متوجه نشد که بچه واقعی نیست.
به این شکل زئوس نجات پیدا کرد.
بعدها وقتی زئوس قدرتمند شد، تونست با روشی، کاری کنه که کرونوس همه بچه های بلعیده شده رو بالا بیاره و با این کار، حکومت خدایان المپ که برادران و خواهران زئوس بودن شروع شد.
خود زئوس هم شد خدای خدایان.
اما در این داستان عجیب و غریب چه پیامی نهفته؟
زئوس فرزند ششم از مادر علم و دانش بود که از چنگال خدای زمان یعنی مرگ نجات پیدا کرد.
پس میتونیم اینطور تفسیر کنیم که انسانها از یه نسلی به بعد از مرگ نجات پیدا میکنن یا بر اون غلبه میکنن.
آزتک ها که از تمدن های قدیمی و مرموز امریکا هستن افسانه جالبی مرتبط با همین موضوع دارن.
اونا تاریخ رو تقسیم بندی کردن و گفتن فرزندان خورشید ششم قادر خواهند بود بین ستاره ها و دنیاهای مختلف سفر کنن.
سفر بین ستاره ها یعنی سفرهای فضایی طولانی تر نسبت به سیارات
ما هنوز از نظر علمی به این توانایی نرسیدیم که بتونیم بین منظومه ها و کهکشان ها سفر کنیم اما پیشرفت ها در سالهای اخیر خوب بوده و بهش نزدیک شدیم.
پس میشه اینطور نتیجه گرفت که فرزندان ششم همون نسلی هستن که هم بین منظومه ها میتونن سفر کنن هم میتونن عمر رو طولانی تر کنن یا بر مرگ غلبه کنن، که حتما خبرهایی مرتبط با روش هایی برای طولانی کردن عمر و غلبه بر مرگ خوندین.
نکته جالب اینه که وقتی عمر بشر طولانی تر بشه شاید سفرهای فضایی طولانی مدت هم منطقی تر بشن و به هدف مهمتری تبدیل بشن.
درواقع اگه عمر انسان مثلا به ۳۰۰ سال برسه، دیگه مهم نیست که برای رسیدن به یه سیاره ارزشمند، ۵۰ سال توی راه باشه.
و قسمت عجیب این تئوری مربوط به کاریه که فرزند ششم یعنی زئوس انجام داد و فرزندان بلعیده شده توسط زمان رو زنده کرد.
یعنی ممکنه راهی برای زنده کردن مردگان پیدا بشه.
میتونیم یه دید غیرفیزیکی به این موضوع هم داشته باشیم
هممون پیشرفت هوش مصنوعی رو داریم میبینیم، خواننده هایی مثل هایده که فوت کردن دارن آهنگ های جدید میخونن و تسلا و اینشتین با صدای واقعی خودشون به حرف دراومدن و حرکت میکنن.
زنده کردن مردگان میتونه چنین منظور استعاره ای هم داشته باشه.
اما بریم سراغ اون آموزش عجیبی که بهتون گفتم
انجام این آموزش سادس اما درکش مشکله.
بنابراین وقتی که براتون توضیح داده شد، اگه متوجه شدین که چطوری کار میکنه، حتما کامنت کنین تا بقیه اعضای کانال هم توضیحات شما رو ببینن.
در دنیای عجیب فیزیک کوانتوم، جمعی از دانشمندان دانشگاه کمبریج، به نتیجه بسیار عجیبی رسیدن.
اونا معتقدن مرز بین گذشته و آینده به اون محکمی که قبلا تصور میکردیم نیست.
طبق نظریه علیّت معکوس، آینده میتونه بر گذشته تاثیر بذاره و معلول میتونه بر علت خودش اثر بذاره.
در آزمایشاتی که در مقیاس ذرات انجام شده، متوجه شدن که نتیجه یک آزمایش میتونه وضعیت گذشتهِ ذرات رو تغییر بده!
طبق این نظریه، تصمیماتی که امروز میگیریم میتونن روی گذشته و رویدادهاش اثر بذارن.
درواقع جهان کوانتومی به شکلی عمل میکنه که اطلاعات از آینده به گذشته میرن.
اونا معتقدن که این اتفاق سریع تر از سرعت نور رخ میده و نشون میده برای تغییر گذشته نیاز به سرعتی بیشتر از سرعت نوره.
اما قسمت پیجیده این نظریه، اینه که پارادوکس های سفر در زمان رخ نمیدن و تغییرات بزرگی که منجر به پارادوکس بشن ایجاد نمیشن.
یعنی شما نمیتونین با این روش به گذشته برین و والدین خودتون رو از بین ببرین. بلکه اتفاقات در مقیاس های کوچیک رخ میدن و تغییرات با مسیر زندگی تطابق پیدا میکنن.
شما میتونین از الان علاقتون رو نسبت به موضوعی افزایش بدین و این افزایش علاقه، اطلاعاتی رو به گذشته شما میفرسته. در نتیجه تنفر شما در مورد اون موضوع در گذشته کمتر میشه یا روی تصمیم گیری هایی که در گذشته داشتین اثر میذاره.
پس اگه میخواین گذشته رو تغییر بدین، از زمان حال میتونین سیگنال ها و هدایت های معنوی رو به گذشته ارسال کنین.
حالا از شما میخوام که به این نکته ای که میخوام بگم دقت کنین:
اگه به گذشتتون خوب فکر کنین متوجه میشین که گاهی تصمیماتی گرفتین که برخلاف طرز فکرتون بوده.
مثلا الان با کسی که قد بلنده، توی رابطه هستین و ازش خوشتون میاد، درصورتی که در گذشته، همیشه از افراد قد بلند متنفر بودین.
شما در گذشته، یکهو تصمیم گرفتین که جواب مثبت به اون شخص بدین و باهاش وارد رابطه بشین و براتون عجیب بوده که چرا با اینکه اون زمان از قد بلندها خوشتون نمیومد چنین تصمیمی گرفتین.
آیا علاقه فعلی شما به اون شخص، تاثیر گذاشته روی گذشته شما، و باعث شده اون تصمیم رو برخلاف عقیده تون بگیرین؟
اگه فکر کنین، مواردی این چنینی در زندگیتون پیدا میکنین.
آیا حرف اینشتین درست بود که میگفت آینده و گذشته فقط یک توهمه؟
اگه این تئوری درست باشه، علاوه بر نگرانی راجع به آینده، باید نگران گذشته هم باشیم.
از طرفی خبر خوب اینکه به جای غصه خوردن برای گذشته میتونیم این روش رو انجام بدیم.
پس برای تغییر گذشته کافیه زمان حال رو تغییر بدیم.
به سمت چیزهایی بریم که برامون خوب و مفیده، بهشون علاقمند بشیم و از چیزهای مضر دوری کنیم.
این آموزش زمانی عالی جواب میده که از کودکی به کودکان آموزش داده بشه.
اما اگه بخوایم زمان سریع تر یا کندتر سپری بشه چطور؟
کلید انجام این کار در ناظر و احساس اونه. اینشتین معتقد بود که زمان ثابت نیست و مثال جالبی هم داشت.
اون میگفت وقتی کنار معشوق خودتون هستین زمان سری تر میگذره.
در واقع زمان از درون ما جریان پیدا میکنه نه از بیرون.
وقتی شما عاشق هستین یا هیجان زده این، زمان سریع تر میگذره و زمانی که ناراحت، منتظر یا در حال سختی کشیدن باشین، زمان طولانی تر میشه.
پس برای خم کردن زمان باید روی ذهن و احساستون کنترل پیدا کنین.
من در زمان نوجوانی این تمرین رو زیاد انجام میدادم. یه ساعت عقربه ای جلوم میذاشتم و سعی میکردم احساسات مختلف رو در خودم ایجاد کنم.
اسم تمرین هم گذاشته بودم تمرین ثانیه ها.
بعد کاملا حس میکردم که زمان یکسان سپری نمیشه.
این تمرین بعدا خیلی به کارم اومد، توی موقعیت های استرس زا و ناراحت کننده تونستم ازش استفاده کنم.
پس برای تغییر زمان، باید اونو از درونتون تغییر بدین.
فرض کنین که اتفاق بد و استرس آوری در جریانه. مثلا قراره شما آمپول بزنین و از این کار میترسین و دچار استرس شدین.
اگه در همین حالت باقی بمونین، زمان طولانی میشه. اما اگه خودتون رو در یک خاطره خوب غرق کنین و حس و حالتون رو با کمک تجسم تغییر بدین، یکهو متوجه میشین که آمپول زده شده و زمان بسیار سریع تر سپری شده.
برای درک این ویدیو لازمه به چیزهایی که گفته شد مدتی فکر کنین. اگه تمریناتش رو انجام دادین حتما در یوتیوب اسرار ماوراء بهم اطلاع بدین.
فعلا خدانگهدار همگی
